کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلوج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلوج
لغتنامه دهخدا
دلوج . [ دَ ] (ع ص ) صفت است مصدر دُلوج را. آنکه بار را باسنگینی بلند کند. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ).
-
دلوج
لغتنامه دهخدا
دلوج . [ دُ ] (ع مص ) تهی کردن شیردوشه را از شیر در کاسه . (از منتهی الارب ). منتقل کردن شیر را به کاسه پس از دوشیدن شتران . (از اقرب الموارد). || تهی کردن دلو را از آب . (از منتهی الارب ). دلو از سر چاه فراگرفتن تا آب در حوض ریزی . (تاج المصادر بیهق...
-
جستوجو در متن
-
دلج
لغتنامه دهخدا
دلج . [ دَ ] (ع مص ) برداشتن بار را با احساس سنگینی وچنین کسی را دَلوج گویند. (از ذیل اقرب الموارد).
-
شیردوشه
لغتنامه دهخدا
شیردوشه . [ شی ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) آوندی که در آن شیر می دوشند. (ناظم الاطباء): دلوج ؛ تهی کردن شیردوشه را از شیر در کاسه . مدلجه ؛ شیردوشه ٔ چرمین بزرگ که بدان شیر به سوی کاسه ها نقل کرده شود. (از منتهی الارب ).
-
ملاوی
لغتنامه دهخدا
ملاوی . [ م َ ] (اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد است که در جنوب غربی شهرستان واقع است و از شمال به بخش ویسیان و از جنوب و جنوب شرقی به بخش الوار گرمسیری و رودخانه ٔ کشکان و از مشرق به بخش پاپی و از مغرب به رودخانه ٔ کشکان محدود است . شمال بخش کو...