کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دعایم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دعایم
/da'āy(')em/
معنی
= دعامه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دعایم
فرهنگ فارسی معین
(دَ یِ) [ ع . دعائم ] (اِ.) جِ دعام و دعامه . 1 - ستون ها. 2 - بزرگان قوم ، سروران .
-
دعایم
لغتنامه دهخدا
دعایم . [ دَ ی ِ ] (ع اِ) دعائم . ج ِ دعام و دعامة. رجوع به دعائم و دعام و دعامة شود. || ستونها. پایه ها. چوب بستها. (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء) : ملکی که دعایم آن بدست تصاریف ایام منهدم شد... به سعی باطل و جهدبی حاصل منتعش نگردد. (ترجمه ٔ ...
-
دعایم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: دعائم، جمعِ دِعامَة] [قدیمی] da'āy(')em = دعامه
-
جستوجو در متن
-
دعائم
لغتنامه دهخدا
دعائم . [ دَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ دِعام و دِعامة. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). دعایم . رجوع به دعایم و دعام و دعامة شود.
-
دعام
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ستون ، پایة چوب بست . 2 - بزرگ قوم ، سروران ؛ ج . دعائم (دعایم ).
-
پیواز
لغتنامه دهخدا
پیواز. [ پی ] (اِ) اجابت بود یعنی پاسخ دادن . (اوبهی ) (فرهنگ اسدی نخجوانی ) : به اومید رفتم بدرگاه اوی امید مرا جمله پیواز کرد. بهرامی .خداوندا دعایم باز پیوازمنم بیچاره و درمانده اهواز. استاد لطیفی (از شعوری ).رجوع بماده ٔ ذیل شود. (ظاهراً مصحف «پت...