کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمان 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درمان مزد
لغتنامه دهخدا
درمان مزد. [ دَ م ُ ] (اِ مرکب ) حق العلاج . (یادداشت مرحوم دهخدا). حق المعالجه .
-
درمان ناپذیر
لغتنامه دهخدا
درمان ناپذیر. [ دَ پ َ ] (نف مرکب ) درمان ناپذیرنده . غیرقابل علاج : تا بدانی کو حکیم است و خبیرمصلح امراض درمان ناپذیر. مولوی .بعد از این خونریز درمان ناپذیرکاندر افتاد ازبلای آن وزیر. مولوی .رجوع به درمان ناپذیر شود.
-
درمان پذیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) darmānpazir ۱. درمانپذیرنده؛ قابل علاج.۲. چارهپذیر.
-
درمان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
علاج
-
بی درمان
دیکشنری فارسی به عربی
عضول
-
درمان شناس
دیکشنری فارسی به عربی
معالج
-
cycle cancellation
لغو دورۀ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] متوقف کردن دورۀ لقاح برونتنی در نتیجۀ پاسخ تخمدانی ضعیف
-
therapeutic crisis
نقطۀ عطف درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] وضعیتی در رواندرمانی عموماً ناشی از کنشنمایی و رسیدن به یک بینش غیرمنتظره در مُراجع که فرایند بهبودی وی را تسهیل میکند
-
intention-to-treat analysis, IT T analysis, inten-to-treat analysis
تحلیل قصد درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تحلیل آماری کارآزماییهای بالینی به گونهای که دادههای بهدستآمده از شرکتکنندگان، با در نظر گرفتن همان گروهی جمعآوری میشود که تصادفی در آن قرار گرفته بودند، حتی اگر هرگز تحت درمان قرار نگرفته باشند
-
drug abuse treatment, substance abuse treatment
درمان سوءمصرف مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] درمان سرپایی یا بستری کردن معتادان برای پرهیز از مواد که شامل برنامههای کوتاهمدت یا بلندمدت است
-
cognitive-analytic therapy
درمان شناختی ـ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی مبتنی بر تلفیق اصول و روشهای درمانشنـاختیـ رفتاری و رواندرمانی پویشی (psychodynamic psychotherapy)
-
rational-emotive therapy, RET
درمان عقلانی ـ هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] گونهای رفتاردرمانی شناختی مبتنی بر این مفهوم که باور و احساسات خودشکنانه یا غیرمنطقی فرد به رفتارهای نامطلوب منجر میشود و نهایتاً به خودپندارۀ (self-concept) وی آسیب میزند متـ . رواندرمانی عقلانی rational psychotherapy، رفتاردرمانی عق...
-
client-centred therapy
درمان مُراجعمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی که در آن درمانگر به حالات روانیای که مُراجع تشریح میکند، اکتفا مینماید و حل مشکلات را بر عهدۀ خود او میگذارد
-
surgical treatment
درمان با جراحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان که در آن بخش عمدۀ بیماری یا اختلال با عمل جراحی معالجه میشود
-
drug treatment alternative to prison
درمان جایگزین زندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] برنامههای درمانی و توانبخشی که بهعنوان جایگزین زندان در مورد افراد مجرم به اجرا گذاشته میشود اختـ . درجان DTAP