درمان ناپذیر. [ دَ پ َ ] (نف مرکب ) درمان ناپذیرنده . غیرقابل علاج :
تا بدانی کو حکیم است و خبیر
مصلح امراض درمان ناپذیر.
بعد از این خونریز درمان ناپذیر
کاندر افتاد ازبلای آن وزیر.
رجوع به درمان ناپذیر شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمان ناپذیر. [ دَ پ َ ] (نف مرکب ) درمان ناپذیرنده . غیرقابل علاج :
تا بدانی کو حکیم است و خبیر
مصلح امراض درمان ناپذیر.