کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبداب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دبداب
معنی
(دَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - طبل ، دهل . ج . دبابیت . 2 - شأن ، شوکت ، شکوه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دبداب
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - طبل ، دهل . ج . دبابیت . 2 - شأن ، شوکت ، شکوه .
-
دبداب
لغتنامه دهخدا
دبداب . [ دَ ] (اِ) آوازه و شأن و شوکت و شکوه و عظمت را گویند. (برهان ). سرفرازی و شکوه و بزرگی و آوازه . || هر چیزی بزرگ . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). دبدابه .
-
دبداب
لغتنامه دهخدا
دبداب . [ دَ ] (ع اِ) طبل . (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دبدابه
لغتنامه دهخدا
دبدابه . [ دَ ب َ ] (اِ) دبداب . (لغت محلی شوشتر). رجوع به دبداب شود.
-
دهل
واژگان مترادف و متضاد
دبداب، دف، طبل، کوس، نقاره
-
طبل
لغتنامه دهخدا
طبل . [ طَ ] (ع اِ) دهل یک رویه باشد یا دورویه . (منتهی الارب ) (زمخشری ). تبیره . (فرهنگ اسدی خطی متعلق به نخجوانی ). شندف . (فرهنگ اسدی ). کوس . (دهار). نقاره . دبداب . کنارة. کبر. عرکل : عرطبه ؛ طبل یاطبل حبشی . (منتهی الارب ). || نقاره ٔ کلان . (...
-
ساز
لغتنامه دهخدا
ساز. (اِ) آلت موسیقی . آنچه که نوازند مانند چنگ و عود و بربط و طنبور و قیچک و قانون و امثال آن . (از برهان ). نی و چنگ و هر چه بنوازند.(رشیدی ). چنگ . (شعوری ). آنچه میزنند مثل رباب و بربط و چغانه و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). چیزی که مطربان نوازن...