کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دایه گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
fosterage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرورشگاه، پرورش، گرفتن مادر رضاعی، دایه گیری
-
اظطآر
لغتنامه دهخدا
اظطآر. [ اِ طِ ] (ع مص ) دایه گرفتن جهت بچه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اِظِّآر. (منتهی الارب ) (متن اللغة). و رجوع به اظآرشود. دایه گرفتن برای فرزند خویش . (از متن اللغة).
-
استرضاع
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) دایه گرفتن برای شیر دادن به کودک .
-
مظائرة
لغتنامه دهخدا
مظائرة. [ م ُ ءَ رَ ] (ع مص ) همدیگر را دایگی کردن . یقال بینهم مظأرة؛ ای کل واحد منها ظئر صاحبه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دایه گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از محیطالمحیط). ...
-
اظیار
لغتنامه دهخدا
اظیار. [ اِظْ ] (ع مص ) اِظْآر. دایه گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به اظآر و اظطآر شود.
-
استرضاع
لغتنامه دهخدا
استرضاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شیر دادن خواستن . طلب شیر دادن . بمزد فراگرفتن کسی را تا فرزندک را شیر دهد. (زوزنی ). دایه گرفتن فرزند را. (تاج المصادر بیهقی ). دایه خواستن . به دایه دادن شیرخواره را. مرضعه خواستن . شیرده خواستن . یقال : استرضع؛ ای طلب ...
-
ظئار
لغتنامه دهخدا
ظئار. [ ظِ ] (ع مص ) دایه گرفتن زنی یا ماده ستوری را برای طفلی یا بچه ٔ ستوری . || دایه گردیدن . || مهربان گردیدن . || الطعن ظئارالقوم ؛ طعن مجبور میکند مردمان را بر آشتی . || بینی ماده شتر را به غِمامه بستن تا مهربان گردد بر بچه ٔ غیر و غمامه خرقه و...
-
اظآر
لغتنامه دهخدا
اظآر. [ اِظْ ] (ع مص ) اظآر شتر ماده ؛ بر جز بچه ٔ خود مهربان کردن . (از اقرب الموارد). شتر ماده را بر بچه ٔ شتر دیگر مهربان گردانیدن . و مهربان شدن آن . لازم و متعدی است . (از متن اللغة). || اظآر فلان را بر کسی یا چیزی ؛ معطوف کردن وی را بدان . (از ...
-
اظآر
لغتنامه دهخدا
اظآر. [ اِظْ ظِ ] (ع مص ) دایگی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || برای فرزند خود دایه گرفتن . (از متن اللغة)(از اقرب الموارد). || مهربان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مهربان گردانیدن شتر ماده و زن را بر بچه ٔ دیگری و مهربان شدن او...
-
برده
لغتنامه دهخدا
برده . [ ب َ دَ / دِ ] (اِ) بنده و غلام . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کنیزک . (غیاث اللغات ). عبد. رقه . مملوک . بردج . (منتهی الارب ). و کلمه ٔ بردج معرب برده است : فراوان ورا برده و بدره دادزدرگاه برگشت پیروز و شاد. فردوسی .هم از جامه و برده و تخت ع...
-
کام گرفتن
لغتنامه دهخدا
کام گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب )... در چیزی ؛ نایل شدن به آن چیز. (از آنندراج ). به وصال معشوقه رسیدن . (یادداشت مؤلف ). کام برگرفتن . مراد بدست آوردن . به آرزو رسیدن . به وصال رسیدن : کام از او کس نگرفته ست مگر باد بهارکه بر آن زلف و بناگوش و ...
-
زحمت کشیدن
لغتنامه دهخدا
زحمت کشیدن . [ زَ م َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) رنج کشیدن . (از فرهنگ نظام ) (آنندراج ) (از خلاصه ٔ بهار عجم ). محنت کشیدن ، و متحمل آزار و رنج شدن . رنج بردن . (ناظم الاطباء). ناراحتی کشیدن . ملالت داشتن . ملول شدن : عقل ناچار کشد زحمت زآلایش نفس دا...
-
سرسری
لغتنامه دهخدا
سرسری . [ س َ س َ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) سخنی و کاری که بی اندیشه و تأمل کنند و بگویند. (رشیدی ). کنایه از کارو سخنی باشد که بی تأمل و اندیشه بکنند و بگویند. (انجمن آرا). کنایه از کار بی تأمل و سخن بیفکر. (برهان ). بی تأمل در فکر و سخن . (آنندراج )...
-
شکیبایی
لغتنامه دهخدا
شکیبایی . [ ش ِ / ش َ ] (حامص ) بردباری . صبر. تحمل . صبر بسیار و حلم و حوصله . (ناظم الاطباء).آرام گیرندگی . صبر و تحمل کنندگی باشد. (آنندراج ). صبر. اصطبار. صابری . صبوری . شکیب . شکیبا بودن . حلم . بردباری . مصابرت . تحمل . (یادداشت مؤلف ) : سخن ...
-
دامان
لغتنامه دهخدا
دامان . (اِ) دامن . ذیل . رجوع به دامن شود : دو دامان که بالا به رش پنج بودکه آنرا ببرداشتن رنج بود. فردوسی .پاره ای پیراست از دامان شب روز را در بادبان کرد آفتاب . خاقانی .رانده تا دامان شب چون شب ز مه بر جیب چرخ جادوآسا یک قواره از کتان انگیخته . خ...