کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داریه نم کن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داریه نم کن
لغتنامه دهخدا
داریه نم کن . [ دارْ ی َ / ی ِ ن َ ک ُ ] (نف مرکب ) کسی که پوست داریه را نم کندتا نیکوتر آواز دهد. || متملق . چاپلوس .
-
واژههای مشابه
-
داریه، داریه زنگی، داریه و دنبک
لهجه و گویش تهرانی
دایره ، دف:روی ()ریختن=افشا کردن
-
داریه زدن
لغتنامه دهخدا
داریه زدن . [ دارْ ی َ / ی ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) نواختن داریه . دائره زدن . دورویه زدن .
-
داریه زنگی
لغتنامه دهخدا
داریه زنگی . [ دارْ ی َ / ی ِ زَ ] (اِ مرکب ، ترکیب وصفی ) دائره زنگی . نوعی از دورویه که بر چنبر چوبین آن بفاصله ٔ کم چند جای سوراخی تعبیه نمایند و در هر سوراخ دو سنج کوچک قرار دهند و چون دورویه را بنوازند از آن زنگها (سنجها) آواز برآید. رجوع به دائ...
-
داریه و دُنبک
فرهنگ گنجواژه
1ـ اضافات 2ـ ساز و جشن. داریه و دنبک زدن.
-
پته روی آب / داریه ریختن
لهجه و گویش تهرانی
افشا کردن راز
-
جستوجو در متن
-
متملق
لغتنامه دهخدا
متملق . [ م ُ ت َ م َل ْ ل ِ ] (ع ص ) چاپلوسی کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . چاپلوس و خوش آمدگوی . (ناظم الاطباء). مزیدگو. سبزی پاک کن . بادمجان دور قاب چین . چاخان . داریه نم کن . لابه گر. (یادداشت به خط مرحو...