کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیمان
لغتنامه دهخدا
خیمان . [ خ َ ی َ ] (ع مص ) ترسیدن . || بددلی کردن . || مکر و حیله نمودن پس رجوع کردن بر آن . || برداشتن پا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به خیم ، خیوم ، خیمومة، خیام در تمام معانی شود.
-
جستوجو در متن
-
khivan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیمان
-
خیوم
لغتنامه دهخدا
خیوم . [ خ ُ ] (ع مص ) ترسیدن . خیم . خیمان . خیمومة. خیام . || مکر و حیله نمودن پس رجوع کردن بر آن . خیم . خیمان . خیمومة. خیام . || برداشتن پای . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). خیم . خیمومة. خیمان . خیام .
-
خیم
لغتنامه دهخدا
خیم . [ خ َ ] (ع مص ) ترسیدن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). خیام . خیمان . خیمومة. خیوم . || بددلی کردن . خیام . خیوم . خیمان . خیمومه . || مکر و حیله نمودن پس رجوع کردن بر آن . (منتهی الارب ). خیام . خیوم . خیمان . خیمومة. || بر...
-
پای برداشتن
لغتنامه دهخدا
پای برداشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) خیم . (تاج المصادربیهقی ) (شرح قاموس ). خیمان . خیوم . خیومه . خیمومة.
-
خیمومة
لغتنامه دهخدا
خیمومة. [ خ َ م َ ] (ع مص ) ترسیدن . || مکر و حیله نمودن پس رجوع کردن بر آن . || برداشتن پای . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به خیم ، خیمان ، خیوم ، خیام در تمام معانی شود.
-
بددلی
لغتنامه دهخدا
بددلی . [ب َدْ، دِ ] (حامص مرکب ) جبن و ترس . (ناظم الاطباء). بزدلی و بیمناکی . (آنندراج ). جبن . (زمخشری ) (منتهی الارب ). فَشَل . (تاج المصادر بیهقی ). تُشحَة. هُلاع . وَهَل . (از منتهی الارب ). ترس . ترسندگی . بیم . ترسانی . هراس . خوف . مقابل دلی...