کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودپرستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خودپرستی
/xodparasti/
معنی
۱. خودپرست بودن؛ خودخواهی.
۲. (قید) همراه با خودخواهی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تکبر، خودبزرگبینی، خودخواهی، خودمنشی، کبر، نخوت ≠ افتادگی، فروتنی
دیکشنری
ego, egoism
-
جستوجوی دقیق
-
خودپرستی
واژگان مترادف و متضاد
تکبر، خودبزرگبینی، خودخواهی، خودمنشی، کبر، نخوت ≠ افتادگی، فروتنی
-
خودپرستی
لغتنامه دهخدا
خودپرستی . [ خوَدْ / خُدْ پ َ رَ ] (حامص مرکب )خودخواهی . خودکامی . حالت شخص ازخودراضی . (ناظم الاطباء) : خودپرستی چو حلقه بر در نِه بیخودی را چو حُلّه در بر کش . خاقانی .هر کآرَد با تو خودپرستی شمشیر ادب خورَد دودستی . نظامی .عشق است گره گشای هستی گ...
-
خودپرستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xodparasti ۱. خودپرست بودن؛ خودخواهی.۲. (قید) همراه با خودخواهی.
-
خودپرستی
دیکشنری فارسی به عربی
غرورية
-
جستوجو در متن
-
omnipercipience
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودپرستی
-
کِبر و مَنیت
فرهنگ گنجواژه
تکبر، خودپرستی.
-
خودبزرگبینی
واژگان مترادف و متضاد
تکبر، خودپرستی، غرور، نخوت
-
خودمحوری
واژگان مترادف و متضاد
خودمداری، خودبینی، خودخواهی، خودپسندی، خودپرستی
-
غرورية
دیکشنری عربی به فارسی
خودپرستي , منت , خودستاني , خود بيني , خودپسندي
-
خودبهایی
لغتنامه دهخدا
خودبهایی . [ خوَدْ / خُدْ ب َ ] (حامص مرکب ) بیهودگی . تکبر. خودپرستی . (ناظم الاطباء).
-
مایی
لغتنامه دهخدا
مایی . (حامص ) «ما» بودن . انیت . انانیت . (فرهنگ فارسی معین ). || خودپرستی . (ناظم الاطباء).- مایی و منی ؛ خودپرستی و تکبر. (ناظم الاطباء) : در بحر مایی و منی افتاده ام بیارمی تا خلاص بخشدم از مایی و منی .حافظ.
-
خودفروشی
واژگان مترادف و متضاد
۱. روسپیگری، فاحشگی، قحبگی ۲. لافزن ۳. خودنما ۴. غرور، خودپرستی، تکبر
-
کبر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تکبر، خودپسندی، خودپرستی، خودپسندی، خودخواهی، خودستایی، عجب، غرور، کبار، مغروری، نخوت، ۲. نی، ≠ افتادگی
-
تفرعن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افاده، تبختر، تکبر، خودپرستی، غرور، فخرفروشی، فرعونیت، فیس، گندهدماغی ≠ افتادگی، تواضع ۲. متفرعن شدن ≠ متواضع شدن