کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودسوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خودسوز
/xodsuz/
معنی
ویژگی آنچه بدون آتش روشن میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خودسوز
لغتنامه دهخدا
خودسوز. [ خوَدْ / خُدْ ] (اِ مرکب ) فسفر. (یادداشت بخط مؤلف ). || (نف مرکب ) آنچه خودبخود مشتعل است ، البته هیچ اشتعالی بدون مواد اولیه امکان ندارد منتها در روزگاری که خواص اشتعالی ماده ای شناخته نشده بود مردم آن ماده را خودسوز می انگاشتند و آتشکده ...
-
خودسوز
لغتنامه دهخدا
خودسوز. [ خوَدْ / خُدْ ] (اِخ ) نام آتشکده ای بوده به آذربایجان . (برهان قاطع). خودیسوز. رجوع به خودیسوز شود.
-
خودسوز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodsuz ویژگی آنچه بدون آتش روشن میشود.
-
جستوجو در متن
-
خویشتاب
لغتنامه دهخدا
خویشتاب . [ خوی / خی ] (اِخ ) نام آتشکده ٔ خودسوز است و گویند که آن بی مددی همیشه افروخته بودی . (از انجمن آرای ناصری ).