کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزانه حمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خزانة
لغتنامه دهخدا
خزانة. [ خ ِ ن َ ] (ع اِ) گنجینه ٔ تهی . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). ج ، خَزائن . || منبع و سرچشمه ٔ هر چیز. (ناظم الاطباء). || گنجینه داری . ج ،خَزائن . || گنجینه . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لس...
-
خزانة
دیکشنری عربی به فارسی
رختدان , رختان , گنجه کشودار , چارپايه زير مستراح دستي , کمد , ميز ياقفسه اشپزخانه , ميز ارايش , ميز کشودار واينه دار , قفل کننده , قفسه قفل دار , قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجويان (که کتب خود را در انجا گذارد) , خزانه داري , گنجينه , گنج , ...
-
خزانه داری
فرهنگ واژههای سره
گن جور
-
هفت خزانه
لغتنامه دهخدا
هفت خزانه . [ هََ خ ِ / خ َ ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) هفت خزینه . هفت عضو باطن آدمی زاد : بر هفت خزانه درگشاده بر چارگهر قدم نهاده . نظامی .رجوع به هفت خزینه شود.
-
nursery 1
خزانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محلی که در آن گیاهان را برای انتقال به زمین اصلی یا پیوند زدن میکارند
-
seedbed 2
خزانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زمینی که نشا را قبل از انتقال به محل دائمی خود در آن میکارند
-
treasury 1
خزانه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← گنجخانه
-
vault2
خزانهخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] اتاقی برای نگهداری اشیای قیمتی، معمولاً در زیر زمین
-
خزانهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← گنجور
-
gene pool
خزانۀ ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مجموعۀ اطلاعات ژنی رمزشده از مجموعۀ ژنهای موجود در یک جمعیت با تولیدِمثل جنسی در یک زمان معین
-
carbon pool, carbon reservoir
خزانۀ کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مخزنی که کربن در آن انباشته یا از آن آزاد میشود
-
meme pool
خزانۀ یاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مجموعه یادههای موجود در یک اجتماع در مدتزمان معین
-
خزانه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا.) 1 - ر ی یس خزانه . 2 - تحویل دار.
-
خزانه داری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) عمل و شغل خزانه دار.
-
کاخ خزانه
لغتنامه دهخدا
کاخ خزانه . [ خ ِ خ ِ ن َ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ دوره ٔ هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده است : مهمترین قسمت های قابل ذکر ابنیه ٔ تخت جمشید از شمال بجنوب عبارت است از یک تالار صد ستون که شامل بیست ردیف در پنج ردیف ستون ...