کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرصان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرصان
لغتنامه دهخدا
خرصان . [ خ ِ ] (اِخ ) نام قریه ای است در بحرین که محل خرید و فروش نیزه است و بدین مناسبت آنرا خرصان مشتق از خرص گرفته اند. (از معجم البلدان ).
-
خرصان
لغتنامه دهخدا
خرصان . [ خ ُ ] (ع اِ) ج ِ خِرص و خُرص .(منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
خرسان
لغتنامه دهخدا
خرسان . [ خ َ ] (اِخ ) نام رودیست به کوه گیلویه که عبور از آن جز بتدبیر ممکن نشود. آبش شیرین و گواراست . رودخانه ٔ پاونا بناحیه ٔ فلارد سرحد شش ناحیه آمده رودخانه ٔ فلارد شده در قریه ٔ دورود ناحیه ٔ تل خسروی کوه گیلویه برودخانه ٔ تل خسروی پیوسته رودخ...
-
خرسان
لغتنامه دهخدا
خرسان . [ خ َ ](اِخ ) نام ناحیتی است به آران . (از حدود العالم ).
-
خرسان
لغتنامه دهخدا
خرسان . [ خ ِ ] (اِخ ) نام قریه ای است به بحرین . (یادداشت بخط مولف ).
-
خرسان
لغتنامه دهخدا
خرسان . [ خ ُ ] (ع اِ) ج ِ اَخْرَس . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
-
جستوجو در متن
-
خرص
لغتنامه دهخدا
خرص . [ خ ُ ] (ع اِ) خَرص . رجوع به خَرص و خِرص شود. || حلقه ای از زر و سیم . || حلقه ٔ گوشواره . || حلقه ٔ خرد از زیور. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || شاخ خرمای بزرگ دورکرده . (منتهی الارب ). || میخ چوبی که بخیک درزنند. (منتهی الارب ) (از اقرب ...
-
خرص
لغتنامه دهخدا
خرص . [ خ ِ ] (ع اِ) خَرص . خُرص . (منتهی الارب ). رجوع به خَرص و خُرص شود. || حاصل از حرز. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ). منه : کم خرص ارضک ؟ (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || شتر سخت و قوی . (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). || نیزه ٔ باریک . ...