کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراشیده گردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خراشیده گردیدن
لغتنامه دهخدا
خراشیده گردیدن . [ خ َ دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) خراشیده شدن . خراش یافتن . خراش برداشتن .
-
واژههای مشابه
-
scarified seed
بذر خراشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بذری که براثر بذرخراشی آب را سریعتر جذب میکند
-
خراشیده کردن
لغتنامه دهخدا
خراشیده کردن . [ خ َ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خراش دادن . خراشاندن .
-
جستوجو در متن
-
حکاک
لغتنامه دهخدا
حکاک . [ ح ِ ] (ع مص ) حکاک دابة؛ سوده و خراشیده گردیدن ستور. || (اِ) حکاک شر؛ بسیار پیش آینده به بدی . (منتهی الارب ).
-
فروبستن
لغتنامه دهخدا
فروبستن . [ ف ُ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) بستن : دل از دنیا بردار، به خانه بنشین پست در خانه فروبند به فلج و به پژاوند . رودکی .چون سخن گوید ادیبان را بیاموزد سخن چون سخن خواند فصیحان را فروبندد زبان . فرخی .چشم چون نرگس فروبندی که چی هین عصایم کش که کورم...
-
شکسته
لغتنامه دهخدا
شکسته . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) مکسور و خردشده . (ناظم الاطباء). خرد. (آنندراج ). منکسر. مکسور. کسیر. (منتهی الارب ). نعت مفعولی از شکستن در معنی متعدی آن . (یادداشت مؤلف ). صاحب آنندراج در توضیح شکسته و فرق آن با خرد مینویسد: شکسته وقتی ...