کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خجخاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خجخاج
لغتنامه دهخدا
خجخاج . [ خ َ ] (ع اِ) کسی که زیاده روی در کلام کند و برای کلام او معنی و جهتی نباشد. || کسی که خیال کند در کارش براه راست است ولی واقعاً چنین نیست . (از متن اللغة).
-
خجخاج
لغتنامه دهخدا
خجخاج . [ خ ِ ] (ع ص ) استخفاء. (از معجم الوسیط). یقال : خجخج الرجل ؛ لم یبد ما فی نفسه . (از معجم الوسیط). || با سرعت و تندی حلول کردن . با تندی جایی نشستن . (از متن اللغة). || وزیدن شدید باد، یقال : خجخج الریح ؛ مرت شدیداً و التوت . (از معجم الوسیط...
-
جستوجو در متن
-
خجخجة
لغتنامه دهخدا
خجخجة. [ خ َ خ َ ج َ ] (ع مص ) خجخاج . || گرفته حال گشتن از بیم . || سر در کش شدن . || پنهان گردیدن . || باد سخت جستن . || بزودی نشانیدن شتر را. || نهان داشتن اندیشه ٔ خویش . (از منتهی الارب ). || گاییدن . (از منتهی الارب ).نکاح . (از متن اللغة).