کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خاکشی
/xākši/
معنی
= خاکشیر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاکشی
لغتنامه دهخدا
خاکشی . (اِ) خاکشو که عربان بزرالخمخم خوانند و علف آن را به شتر دهند. (برهان قاطع). نام داروئی که بنام خوب گلان شهرت دارد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خُبَّه (به لغت اصفهانیان ). گیاهی است که دانه های آن قرمز و لعاب بسیار دارد و بیشتر در ایران جنس سیس...
-
خاکشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xākši = خاکشیر
-
خاکشی
لهجه و گویش تهرانی
دانه گیاهی دارویی
-
واژههای مشابه
-
خاکشی مزاج
لغتنامه دهخدا
خاکشی مزاج . [ م ِ ] (ص مرکب ) موافق با هر پیش آمد. رجوع به خاکشیرمزاج شود.
-
خاکشی یخمال
لهجه و گویش تهرانی
شربت خاکشی
-
Chloephaga rubidiceps
غاز خاکشیخوار سریاقوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از اردکیان و راستۀ غازسانان با بدن خاکستری و طوق تیرۀ مایل به قرمز
-
خرد و خاکشی شدن
لغتنامه دهخدا
خرد و خاکشی شدن . [ خ ُ دُ ک ِشی ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سخت خرد شدن . ریزه ریزه شدن .
-
خرد و خاکشی کردن
لغتنامه دهخدا
خرد و خاکشی کردن . [ خ ُ دُ ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخت خرد کردن . ریزه ریزه کردن . سخت بقطعات ریز از هم شکستن .
-
خرد و خاکشی
لغتنامه دهخدا
خرد وخاکشی . [ خ ُ دُ ک ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ریزه ریزه . خرد. مرد. خرد و خمیر، خردخاکشی . سخت خرد.
-
خرد و خاکشی
لهجه و گویش تهرانی
خرد شده ،شکسته
-
خرد و خاکشی
فرهنگ گنجواژه
داغان، خرد.
-
جستوجو در متن
-
یخمال
لغتنامه دهخدا
یخمال . [ ی َ ] (ن مف مرکب ) مالیده با یخ .- خاکشی یخمال ؛ خاکشی که یخ بر آن مالند و سرد کنند و برای رفع اسهال به بیمار دهند. (یادداشت مؤلف ).- یخمال کردن خاکشی ؛ یخ بر خاکشی و امثال آن مالیدن و سرد کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
خاکشیر
لهجه و گویش بختیاری
xâkšir خاکشیر، خاکشى.