کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاوندگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خاوندگار
/xāvand[e]gār/
معنی
= خداوندگار
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاوندگار
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِمر.) خداوندگار.
-
خاوندگار
لغتنامه دهخدا
خاوندگار. [ وَ دِ ] (اِ مرکب ) مخفف خداوندگار است که صاحب و بزرگ باشد. (از برهان قاطع). || حکمران . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) : این چنین سوزان و گرم آخر مکارمشورت کن با یکی خاوندگار. مولانا (از فرهنگ ضیاء).|| لقب پادشاهان روم . (انجمن آرای ناصری...
-
خاوندگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ خداوندگار] [قدیمی] xāvand[e]gār = خداوندگار
-
جستوجو در متن
-
خونکار
لغتنامه دهخدا
خونکار. [ خو / خُن ْ ] (اِ مرکب ) مخفف خداوندکار. خاوندگار. خداوندگار. خواندگار. خونگار. (یادداشت مؤلف ). خوندگار. خوندکار. خندگار. || لقب سلاطین عثمانی بزمان صفویه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به خداوندگار و خوندگار شود.
-
خونگار
لغتنامه دهخدا
خونگار. [ خو / خُن ْ ] (اِ مرکب ) مخفف خوندگار. خواندگار. خوندکار. خندگار. خاوندگار. رجوع به هریک از مترادفات در این لغت نامه شود. || لقب سلاطین عثمانی بزمان صفویه . (یادداشت مؤلف ).
-
خوندگار
لغتنامه دهخدا
خوندگار. [ خُنْدْ / خُن ْ دِ ] (اِ مرکب ) مخفف خداوندگار. خواندگار. خاوندگار. خونگار. خوندکار. (یادداشت مؤلف ). || لقبی است که ایرانیان بپادشاهان عثمانی بزمان صفویه می داده اند. خوندکار. (یادداشت مؤلف ). (ناظم الاطباء). || خداوند. خوندکار. (ناظم ال...
-
علی اللهی
لغتنامه دهخدا
علی اللهی . [ ع َ یُل لا / ع َ اَ ل ْ لا ] (اِخ )آنکه خدائی علی بن ابی طالب (ع ) گوید. آنکه علی را خدا گوید. قائل بالوهیت علی بن ابی طالب علیه السلام . نام یکی از فرق غلاة شیعه است و آنان را در نقاط مختلف بنامهای دیگر چون نصیریه ، اهل حق و غیره نیز خ...