کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالقى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالقى
واژهنامه آزاد
آفریننده اى.
-
واژههای مشابه
-
خالقی
لغتنامه دهخدا
خالقی . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 58 هزارگزی شمال باختری مشهد و 3 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل ، 38 تن سکنه دارد که مذهبشان شیعه و زبانشان فارسی و ...
-
جستوجو در متن
-
جاهلانه
لغتنامه دهخدا
جاهلانه . [ هَِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) بنادانی . از روی جهالت : از روی جهل ندانم که چه کار جاهلانه کرده ام . (منتخب قابوس نامه ص 39).خدای از تو طاعت بدانش پذیردمبرپیش او طاعت جاهلانه . ناصرخسرو.خالقی کو اختر و گردون کندامر و نهی جاهلانه چون ک...
-
معین البکاء
لغتنامه دهخدا
معین البکاء. [ م ُ نُل ْ ب ُ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که تعزیه را اداره می کرد. تعزیه گردان . توضیح آنکه تعزیه رژیسوری داشت که کار رئیس ارکستر را هم می کرد. لباس اشخاص را برای نقشهای مختلف او تعیین می کرد. ترتیبات مقدماتی یا به عبارت اروپایی «میزا...
-
گام
لغتنامه دهخدا
گام . (فرانسوی ، اِ) از یونانی گاما (نام حرف ) . دایره ، ذوالکل دوره ٔ نغمات هشتگانه . توالی هشت نوت موسیقی است که بترتیب طبیعی دنبال یک دیگر قرار گیرد. چون عده ٔ نوتهای موسیقی هفت است همیشه نوت هشتم گام اسم نوت اول گام را خواهد گرفت : هر گام به اسم ...
-
ماهور
لغتنامه دهخدا
ماهور. (اِ) تپه های مسلسلی که در دامنه ٔکوه پدید باشد. (ناظم الاطباء). هریک از تپه های پیوسته که در دامنه ٔ کوه پدید باشد. حصه ٔ پیش آمده ٔ کوه . (فرهنگ فارسی معین ). || گل ماهور. (فرهنگ فارسی معین ). خرگوشک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نام شعبه...
-
اسماءالحسنی
لغتنامه دهخدا
اسماءالحسنی . [ اَ ئُل ْ ح ُ نا ] (ع اِ مرکب ) اسماء خدای تعالی که نود و نه اسم باشد. (تفسیر ابوالفتوح چ 1 ج 2 ص 493). در تفسیر و ﷲ الاسماء الحسنی فادعوه بها آرد: ابوهریره روایت کرده از رسول (ص ) که گفت : ان ﷲ تسعة و تسعین اسماً مائة غیر واحدة من احص...
-
دشتی
لغتنامه دهخدا
دشتی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به دشت . صحرائی : این [ الان ] ناحیتی با نعمت سخت بسیار است ، کوهیست و دشتی . (حدود العالم ). || صحرانشین . ساکن در دشت . از مردم صحرا : که دو پهلوان ایدر آمد به جنگ ز ترکان سپاهی چو دشتی پلنگ . فردوسی .بهین جای هر جا که...
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَن َ ] (اِخ ) جهانگیرمیرزا ابونصر پسر سلطان مرادمیرزااست . پس از مرگ سلطان مراد این لقب به پسرش ابونصرمیرزا داده شد و پس از مرگ او به جهانگیرمیرزا پسر ابونصرمیرزا رسید. آقای روح اﷲ خالقی استاد تار و نویسنده ٔ معاصر در ...
-
طمیم
لغتنامه دهخدا
طمیم . [ طَ ] (ع ص ) اسپ نیکورو سریع و شتاب . (منتهی الارب ). اسب نیک تیزرو. (منتخب اللغات ). || (اِ) نوعی جامه و پارچه ٔ فاخر : هزار قبای اطلس معدنی و ملکی و طمیم و نسیج و ممزج و مقراضی و اکسون . (چهارمقاله ٔ عروضی ص 20). اطلس و نسیج و اکسون انواع ج...
-
هارمونی
لغتنامه دهخدا
هارمونی . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) آرمونی . درلغت بمعنای سازش و تناسب است و در اصطلاح موسیقی در فارسی هماهنگی را به جای آن به کار می برند و عبارت ازصداهای مختلفی است که در یک آن همگی به گوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد. دانش هارمونی ساخته ٔ فک...
-
ابوالفرج
لغتنامه دهخدا
ابوالفرج . [ اَ بُل ْ ف َ رَ ] (اِخ ) ابن طَراری یا طَرار معافی بن زکریابن یحیی بن حمیدبن حمادبن داود جریری . یکی از افاضل مائه ٔ چهارم و از اساتید انواع علوم و صناعات و خاصه فقه و حدیث و ادب . مولد او پنجشنبه ٔ هفتم رجب سال 303 یا 305 هَ . ق . وابوب...
-
ساز
لغتنامه دهخدا
ساز. (اِ) آلت موسیقی . آنچه که نوازند مانند چنگ و عود و بربط و طنبور و قیچک و قانون و امثال آن . (از برهان ). نی و چنگ و هر چه بنوازند.(رشیدی ). چنگ . (شعوری ). آنچه میزنند مثل رباب و بربط و چغانه و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). چیزی که مطربان نوازن...