کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حؤول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حؤول
لغتنامه دهخدا
حؤول . [ ح ُ ئو ] (ع اِ) ج ِ حَول . سال ها. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
حؤول
لغتنامه دهخدا
حؤول . [ ح ُ ئو ] (ع مص ) حَول . گذشتن یک سال بر چیزی . || برگشتن از عهد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بجای دیگر گشتن . (منتهی الارب ). || حایل شدن میان دو چیز. (اقرب الموارد). || آبستن نشدن ناقه بعد از گشن دادن و همچنین درخت خرما. (منتهی الارب...
-
واژههای مشابه
-
حوول
لغتنامه دهخدا
حوول . [ ح ُ ] (ع مص ) رجوع به حؤول شود.
-
جستوجو در متن
-
حیالة
لغتنامه دهخدا
حیالة. [ ل َ ] (ع مص ) آبستن نشدن ناقه بعد از گشن دادن . و کذلک النخل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به حول و حوول و حیال شود.
-
حیال
لغتنامه دهخدا
حیال . (ع اِ) رشته ای که میان هر دو تنگ شتر بندند تا تنگی که جانب ران میباشد بر غلاف نره ٔ شتر نیفتد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). || دو بازوی چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مقابل . (منتهی الارب ). رویاروی چیزی . (آنندراج ):...
-
حول
لغتنامه دهخدا
حول . [ ح َ ] (ع اِ) سنة. عام . سال . ج ، احوال ، حوول (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)، حول ، بضم حاء. || توانایی .(از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قوه و قدرت بر تصرف . || حذاقت و تیزبینی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || حیله . (منته...