کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حوشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حوشی
لغتنامه دهخدا
حوشی . [ شی ی ] (ع ص ) مرد ناآمیزگار. (اقرب الموارد) (آنندراج ). مردی که با مردم آمیزش نکند. (اقرب الموارد). وحشی . || شب تاریک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || رمنده از شتران و غیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وحشی و رمنده . (اقرب ا...
-
واژههای مشابه
-
خانقاه حوشی
لغتنامه دهخدا
خانقاه حوشی . [ ن َ / ن ِ هَِ ح َ ] (اِخ ) خانقاهی بوده که بیرم بنده ٔ ست حارم دختر تعسنا و خاله ٔ صلاح الدین بحلب در دهلیز دارالملک ساخت . (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6).
-
واژههای همآوا
-
هوشی
لهجه و گویش تهرانی
هوشنگ
-
جستوجو در متن
-
ناآمیزگار
لغتنامه دهخدا
ناآمیزگار. (ص مرکب ) حوشی . (منتهی الارب ). غیرمأنوس و بی الفت . (ناظم الاطباء). مردم گریز. که با دیگران آمیزش ندارد.
-
شاردة
لغتنامه دهخدا
شاردة. [ رِ دَ ] (ع ص ) تأنیث شارد، رمنده . رموک . حوشی . وحشیه . ج ، شوارد. رجوع به شارد شود. || سائره : قافیه ٔ شاردة، بمعنی قصیده ٔ سائره در بلاد ومراد از قافیه در اینجا قصیده است باعتبار تسمیه ٔ کل بنام جزء. ج ، شوارد و شُرَّد. (اقرب الموارد). |...
-
ربض
لغتنامه دهخدا
ربض . [ رَ ب َ ] (ع اِ) روده یا هرچه در شکم است سوی دل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). امعاء. (اقرب الموارد). امعاء بطن . (بحر الجواهر). || جای باش گوسپندان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آغل . خوابگاه گوسپندان . (یادداشت مرح...
-
ابوعمر
لغتنامه دهخدا
ابوعمر. [اَ ع ُ م َ ] (اِخ ) الزاهد. محمدبن عبدالواحدبن ابی هاشم باوردی خراسانی ملقب بمطرّز و معروف بغلام ثعلب نحوی لغوی . ابن خلکان گوید: او یکی از مشاهیر ائمه ٔ لغت و بسیارتألیف است . وی زمانی از اصحاب ابی العباس ثعلب بود و از این رو بغلام ثعلب اش...