کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حلل
/holal/
معنی
= حُلّه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حلل
فرهنگ فارسی معین
(حُ لَ) [ ع . ] (اِ.) جِ حله . 1 - زیورها، پیرایه ها. 2 - لباس های نو، جامه ها. 3 - برده های یمانی .
-
حلل
دیکشنری عربی به فارسی
تجزيه کردن , تحليل کردن , موشکافي کردن , جداکردن , جزءيات را مطالعه کردن , پاره پاره کردن , تشريح کردن , با تجزيه ازمايش کردن , فرگشايي کردن
-
حلل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُلَّة] [قدیمی] holal = حُلّه
-
واژههای مشابه
-
البسه اﷲ من حلل النور
لغتنامه دهخدا
البسه اﷲ من حلل النور. [ اَ ب َ س َ هُل ْ لا هَُ م ِ ح ُ ل َ لِن ْ نو ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعائی ) خدا او را از حله های نور بپوشاناد. خدا او را رحمت کناد. گور او روشن شود. این جمله را در حق مردگان که مقامی ارجمند داشته اند گویند، بجای خداش بیامرزاد، ی...
-
واژههای همآوا
-
هلل
لغتنامه دهخدا
هلل . [ هََ ل َ ] (ع اِ) ج ِ هلة. || ترس . (منتهی الارب ). || باران نخست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آواز بارش باران . (منتهی الارب ). || مغز پیل ، و آن زهر است که در یک ساعت کشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تنیده ٔ تننده . (منتهی...
-
هلل
لغتنامه دهخدا
هلل . [ هَُ ل ُ ] (اِ) حضض است که دوایی باشد به جهت جمیع ورم ها و بستن خون ، وآن مکی و هندی هر دو باشد. بهترین آن مکی است و آن را از عصاره ٔ مغیلان میسازند، و نوعی هم هست شیرازی که آن را از عصاره ٔ برگ سگ انگور میسازند و شیرازیان آن را هلل مشکک خوانن...
-
هلل
فرهنگ فارسی معین
(هُ لُ) (اِ.) عصارة فیل زهره را گویند که به نام های حضض و حضیض نیز خوانده می شود.
-
جستوجو در متن
-
تحلیل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حلل
-
جزءیات را مطالعه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حلل
-
پاره پاره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حلل
-
با تجزیه ازمایش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حلل
-
فرگشایی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حلل