کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاقنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاقنة
لغتنامه دهخدا
حاقنة. [ ق ِ ن َ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی ، تأنیث حاقن . || معده . (منتهی الارب ). || مغاک که میان ترقوه و کتف است ، و آن دو باشد. (منتهی الارب ). میان چنبر گردن و رگ گردن . گو چنبر گردن . || قسمت زیرین شکم . ج ، حواقن . (منتهی الارب ). || لألحقن حوا...
-
جستوجو در متن
-
حاقنتان
لغتنامه دهخدا
حاقنتان . [ ق ِ ن َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ حاقنة. دو مغاک میان ترقوه و کتف . رجوع به حاقنة شود.
-
حواقن
لغتنامه دهخدا
حواقن . [ ح َ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ حاقنه ، به معنی معده و مغاک میان ترقوه و کتف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به حاقنه شود.
-
معده
لغتنامه دهخدا
معده . [ م ِ دَ / دِ ] (از ع ، اِ) عضو آدمی که طعام در آن قرار یابد و هضم شود. (غیاث ). آلتی به شکل کیسه که غذا پس از عبور از حلق و مری در آن داخل می گردد و شروع به هضم می کند و یمینه نیز گویند و در انسان یک معده بیش وجود ندارد ولی در حیوانات علفخوار...