کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حارق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حارق
معنی
نيشدار , تند , تيز , هجو اميز , سوزش اور
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حارق
لغتنامه دهخدا
حارق . [ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حرق ، سوزان . || دندان دَدَه . (آنندراج ).
-
حارق
دیکشنری عربی به فارسی
نيشدار , تند , تيز , هجو اميز , سوزش اور
-
حارق
دیکشنری عربی به فارسی
اتش زا , اتش افروز
-
جستوجو در متن
-
هجو امیز
دیکشنری فارسی به عربی
حارق
-
اتش زا
دیکشنری فارسی به عربی
حارق
-
اتش افروز
دیکشنری فارسی به عربی
تحريضي , حارق , حافز
-
سوزش اور
دیکشنری فارسی به عربی
حارق , مادة حاکة , مثير
-
نیشدار
دیکشنری فارسی به عربی
جارح , حارق , حريص , ساخر , محزن , مدبب
-
تیز
دیکشنری فارسی به عربی
بيرة مرة , حاد , حار , حارق , سريع , کبح , متحمس , محزن , مدبب
-
تند
دیکشنری فارسی به عربی
بسرعة , بيرة مرة , حاد , حار , حارق , حامض , زيبقي , سريع , صوم , طفح , عاصف , عنيف , فتاک , فطيرة , فظ , قابل للاشتعال , قاسي , کبح , کثير التوابل , متحمس , متهور , مرکز , مستعجل , مطلق , مفاجي , مفتاح
-
حارقة
لغتنامه دهخدا
حارقة. [ رِ ق َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث حارق . || آتش . (منتهی الارب ). || زن تنگ اندام . (مهذب الاسماء). زن تنگ شرم . (از منتهی الارب ). || زنی که زنان همسایه را دشنام بسیار دهد. (منتهی الارب ). || آن جا که ران بسرین پیوندد. (مهذب الاسماء). || زن که جما...