کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جَمّاً
فرهنگ واژگان قرآن
مقداری بسیار بزرگ از هر چیزی - مقدار زیاد
-
جَمَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع کرد-گرد آورد
-
جُمِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع شد- گرد آوری شد(در سوره مبارکه شعراء آیه شریفه 38 :جمع شدند)
-
جَمْعِ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع شدن - گرد آمدن
-
جمع
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جَم. ریشۀ اوستایی دارد. برای نمونه "انجمن" به پهلوی می شود "هَنجَمَن" که ریشۀ "جَم" را در خود دارد. یکی از چهار کُنِشِ بنیادینِ شمارش (چهار عمل اصلی حساب) که در آن دو یا چند شماره به هم افزوده می شوند. "جمع کردن" به...
-
جستوجو در متن
-
جمی
لغتنامه دهخدا
جمی . [ ج َ ما ] (ع اِ) رجوع به جَما شود.
-
جم
لغتنامه دهخدا
جم . [ ج َم م ] (ع ص ) بسیار. (منتهی الارب ). بسیار از هر چیز. (اقرب الموارد) : تحبّون المال حبا جماً . (منتهی الارب ). و بهمین معنی است قول امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب : ان هیهنا لعلماً جماً. (اقرب الموارد).- جم الظهیره ؛ معظم گرمگاه . (منتهی الار...
-
غفیر
لغتنامه دهخدا
غفیر. [ غ َ ] (ع مص ) آمرزیدن و پوشیدن خدای گناه کسی را. (منتهی الارب ). مغفرت . غَفر. غفران . غُفور. (از اقرب الموارد). || (اِ) موی گردن و پس گردن و موی رخسار. (منتهی الارب ). || (ص ) بسیار، و جمعی که زیاده از ایشان نتواند (کذا) دید. (غیاث اللغات )....
-
الوند
لغتنامه دهخدا
الوند. [ اَل ْ وَ ] (اِخ ) کوه همدان است . شاعر گفت بزبان پهلوی : خذه ذایه کی زممان وی ته خوش نی کوه الوند و دامان وی ته خوش نی ارته اویان خویش و نازنینان جما شامان و بامان وی ته خوش نی . (از صحاح الفرس ).نام کوهی است بلند در نواحی همدان . گویند دواز...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) الاخیلیة بنت عبداﷲبن الرحال بن شداد الاخیلیة یا رحّالة. از شاعرات مولدات عرب صدر اسلام است و او را دیوانی است مشروح . توبةبن الحمیر دلباخته ٔ او بود و درباره ٔ وی شعر میگفت و او را از پدرش خواستگاری کرد.پدر امتناع ورزید و دخت...