کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزاف
لغتنامه دهخدا
جزاف . [ ج َزْ زا ] (ع ص ) ماهی گیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صیاد. (متن اللغة).
-
جزاف
لغتنامه دهخدا
جزاف . [ ج ِ ] (ع مص ) بگزاف گرفتن . (منتهی الارب ). از روی حدس و تخمین عمل کردن . (از اقرب الموارد). سهل انگاری کردن . (از متن اللغة). تقول لمن یرسل کلامه ارسالاً من غیر قانون ، جازف فی کلامه . فاقیم منهج الصواب ، مقام الکیل و الوزن . (از اقرب الموا...
-
جزاف
لغتنامه دهخدا
جزاف . [ ج ُ / ج َ / ج ِ ] (ع مص ) به گمان گفتن در خرید و فروخت ، معرب گزاف است . (شرح قاموس ). خرید و فروخت بتخمین بدون وزن و پیمانه . معرب گزاف و بتخمین بی وزن و بی پیمانه و شمار خرید و فروخت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خری...
-
جستوجو در متن
-
جزافی
لغتنامه دهخدا
جزافی . [ ج ُ / ج َ / ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به جزاف . از روی تخمین و جزاف .
-
جزیف
لغتنامه دهخدا
جزیف . [ ج َ ] (ع مص ) بیع جزیف ؛ خرید و فروخت بتخمین بدون وزن و پیمانه و شمار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی جُزاف که معرب گزاف و بمعنی خرید و فروش که وزن و پیمانه ٔ آن معلوم نباشد. (از اقرب الموارد).آنچه اندازه ٔ کیل و پیمانه ٔ آن معلوم نباش...
-
جزافاً
لغتنامه دهخدا
جزافاً. [ ج ُ فَن ْ ] (ع ق ) تخمیناً. از روی حدس و تخمین . رجوع به جزاف شود.
-
جزافة
لغتنامه دهخدا
جزافة. [ ج ُ ف َ ] (ع اِ) جزاف . رجوع به این کلمه شود.
-
جزافیة
لغتنامه دهخدا
جزافیة. [ ج ُ / ج َ / ج ِ فی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث جزافی . رجوع به جزافی و جزاف شود.- اراده ٔ جزافیه ؛ اراده که از روی علم و حکمت نباشد.
-
گتره یی
لغتنامه دهخدا
گتره یی . [ گ ُ رَ / رِ ] (ص ، ق ) (در تداول عامه ) کتره ای . هردن بیل . هردم بیل . || بغلط. || به تخمین . || چکی . بدون حساب دقیق . || گزاف . جزاف . رجوع به کتره ای شود.
-
غذارم
لغتنامه دهخدا
غذارم . [ غ ُ رِ ] (ع اِ) آب بسیار. (اقرب الموارد). و یشبه الخضرم ، الغذارم و هو الماء الکثیر. (نشوء اللغة العربیة ص 125). || کیل غذارم ؛ پیمانه ٔ تخمینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کیل جزاف . (اقرب الموارد).
-
مجازفة
لغتنامه دهخدا
مجازفة. [ م ُ زَ ف َ ] (ع مص ) به گزاف فراگرفتن ، فارسی معرب . (تاج المصادربیهقی ). به گزاف فراگرفتن . جزاف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). در بیع با حدس و تخمین معامله کردن . (از اقرب الموارد). از گزاف فارسی ، به گزاف فروختن . چکی . (یادداشت به ...
-
گزاف
لغتنامه دهخدا
گزاف . [ گ ُ / گ ِ / گ َ ] (اِ) جزاف (معرب ).(قطر المحیط) (رشیدی ). جزاف در عربی مثلثةالجیم است . (قطر المحیط). گزاف فارسی شاید مرتبط به کلمه ٔ پهلوی (در اوراق مانوی ) ویزبیگر (شرارت کردن ) باشد و در اصل بمعنی چیزی که بتخمین و گمان گویند و وزن و کیل ...
-
گ
لغتنامه دهخدا
گ . (حرف ) گاف یا کاف غیرصریحه که عرب آن را قاف معقوده گوید و در یمن آن را تلفظ کنند چون فارسی زبانان . حرف بیست و ششم از الفبای فارسی است . این حرف در الفبای عربی نیست و در حساب جمل آن را = ک (بیست ) گیرند. و آواز آن میان جیم و کاف است . عبدالرشید ت...
-
ج
لغتنامه دهخدا
ج . (حرف ) حرف ششم است از حروف الفبای فارسی و حرف پنجم از حروف هجای عرب و حرف سوم از حروف ابجد و بحساب جُمَّل نماینده ٔ عدد سه است . و نزد لغویان و اهل صرف و نحو نشانه است جمع را و در تجوید علامت خاصه ٔ وقف جائز است و از حروف مصمته و شجریه و محقوره و...