کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جراسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جراسک
/jarāsak/
معنی
=جرواسک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جراسک
فرهنگ فارسی معین
(جَ سَ) (اِ.) نک جرواسک .
-
جراسک
لغتنامه دهخدا
جراسک . [ ج َ س َ ] (اِ) جانوری باشد سبزرنگ و شبیه به ملخ و در تابستان در میان سبزه زارها میباشد و بانگ و صدای طولانی میکند. (برهان قاطع) (آنندراج ). جرواسک . (برهان چ معین متن و حاشیه ). و عرب آن را صَرّار بر وزن جَرّار گویند. (برهان ) (آنندراج ).
-
جراسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چراسک› (زیستشناسی) [قدیمی] jarāsak =جرواسک
-
جستوجو در متن
-
گوزده
لغتنامه دهخدا
گوزده . [ دَ / دِ ] (اِ) نوعی از صمغ باشد که رنگ آن به سرخی زند و از بوته ٔ خاری حاصل شودکه آن را جهودانه میگویند، و به عربی عنزروت خوانند، و به فتح زای فارسی هم آمده است . (برهان ) (مهذب الاسماء). کنجده . (مهذب الاسماء). و آن صمغ راکلک نیز خوانند. (...
-
جرواسک
لغتنامه دهخدا
جرواسک . [ ج َ / ج ُ س َ ] (اِ) نام جانوری است شبیه به ملخ اما کوچکتر از ملخ باشد و پیوسته بانگ و آواز دراز کند و به عربی صرار گویند. (برهان ). جانورکی است شبیه بملخ ولیکن کوچکتر از او و به شب آواز کند. (فرهنگ رشیدی ). نام جانورکی است شبیه بملخ و کوچ...
-
جزد
لغتنامه دهخدا
جزد. [ ج َ ] (اِ) جانوری باشد شبیه به ملخ و بعضی گویند شبیه به جُعَل است که در صحراها وعلف زارها بانگ طولانی کند و عربان صرار خوانند. (برهان ). جانوری شبیه به ملخ که در سبزه زارها بانگ و آواز دراز کند. (ناظم الاطباء). همان جرز است که نگاشته [ آمد ] م...
-
چرخ ریسک
لغتنامه دهخدا
چرخ ریسک . [ چ َ س َ ] (اِ مرکب ) جانوری است شبیه به ملخ و کوچکتر از او و بالهای او در زیر کاسه ٔ پشت او میباشد و پیوسته فریاد میکند خصوصاً شبها بیشتر. (برهان ) (آنندراج ). جانوری کوچک مانند ملخ از جنس ذوالجناحین که پیوسته بخصوص درشبها فریاد میکند. (...