کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جامکان
لغتنامه دهخدا
جامکان . (اِ مرکب ) جامه خانه ٔ حمام . (ناظم الاطباء). جامکن . (ناظم الاطباء). رجوع به جامه کن شود.
-
جستوجو در متن
-
جامکن
لغتنامه دهخدا
جامکن . [ ک َ ] (اِ مرکب ) رجوع به جامکان و جامه کن شود.
-
جامگاه
لغتنامه دهخدا
جامگاه . (اِ مرکب ) نقل دان . (آنندراج ) : بساط باغ بزم میکشان بوددرختان جامگاه و نقل دان بود. اشرف (از آنندراج ). || جای شمسه ٔ ایوان . (آنندراج ) : رفعت طاق درش نوشیروان راسرکشان جام گاه قبه اش خورشید تابان را ضیاء. شفیع (از آنندراج ).|| جامکان . (...