کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیش
لغتنامه دهخدا
تیش . (اِ) لفظ ترکی است به معنی دندان و لفظ تیشه که آلت نجاران است از این مأخوذ است و حرف «ها» برای تشبیه و مشابهت ، چنانکه در لفظ دندانه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
ماتی تیش
لغتنامه دهخدا
ماتی تیش . (اِ) ماتی تی . رجوع به ماتی تی شود.
-
تی تیش
لغتنامه دهخدا
تی تیش . (اِ) در زبان اطفال ، جامه یا جامه ٔ نو. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). در زبان اطفال کوچک به معنی لباس خوب . (فرهنگ نظام ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
تی تیش مامانی
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.)نو و زیبا (واژة کودکانه در مورد صفت جامه که در بزرگ ترها برای ریشخند و تعریض به کار می رود)، نازک نارنجی .
-
تی تیش مامانی
لغتنامه دهخدا
تی تیش مامانی . (ص مرکب ، اِ مرکب ) در زبان اطفال جامه ٔ زیبا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || به مزاح ، جامه ای که صاحب آن ، آن را نمودن خواهد. (یادداشت ایضاً). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
واژههای همآوا
-
طیش
لغتنامه دهخدا
طیش . [ طَ ] (ع اِمص ) سبکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبک سری .سبک مغزی . سبکساری . خفت عقل . سبک طبعی . (زمخشری ) : و چون امیر محمود بشرب و عیش و اتلاف و طیش چنانکه شیوه ٔ میراثیان باشد. (جهانگشای جوینی ). || تندمزاجی . خشم و غضب . || اضطراب . ||...
-
طیش
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعب، رنج، ناگواری ۲. خفت، سبکمغزی، سبکسری، سبکی، خفت عقل ۳. تندی، تندمزاجی، خشم، غضب ۴. اضطراب، قلق ۵. دلتنگی، آزردگی، غصه ۶. ناخوشایندی، ناگوارایی، ناگواری
-
طیش
فرهنگ فارسی معین
(طِ یْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) سبک شدن . 2 - (اِمص .) بی عقلی ، سبکسری . 3 - خشم ، غضب . 4 - رنج . 5 - اضطراب .
-
طیش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طَیش] [قدیمی] teyš ۱. سبک شدن.۲. بیعقل شدن.۳. سبکی و خفت عقل؛ سبکسری.۴. خشم؛ غضب.
-
جستوجو در متن
-
ماتی تی
لغتنامه دهخدا
ماتی تی . (اِ) ماتی تیش . ماه تی تیش . در زبان اطفال بمعنی ماه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
آنتیوش
لغتنامه دهخدا
آنتیوش . [ تیُش ْ ] (اِخ ) آنتیُش . نامی است که مردم اروپا به انطاکیه میدهند.
-
جی جیش
لغتنامه دهخدا
جی جیش . (اِ) جی جی . تی تیش .جامه در زبان کودکان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).