کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکدس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکدس
لغتنامه دهخدا
تکدس . [ ت َ ک َدْ دُ ] (ع مص ) شتافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دوش جنبانیدن در رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). دوش جنبان راه رفتن . || سینه و پایین هر دو پ...
-
جستوجو در متن
-
متکدس
لغتنامه دهخدا
متکدس . [ م ُ ت َ ک َدْ دِ] (ع ص ) اسبی که گرانبار باشد. (آنندراج ). اسبی که چنان میرود که گویی گرانبار است . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تکدس شود.
-
راه رفتن
لغتنامه دهخدا
راه رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) قدم زدن . قدم گشادن . قدم سنجیدن . قدم سودن . قدم کشیدن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 174). روی پا حرکت کردن ، خلاف نشستن . گام بگام روی زمین پیمودن : دستم بگرفت و پابپا بردتا شیوه راه رفتن آموخت . ایرج .اعزام ؛ راه رفتن بر ...