تکدس . [ ت َ ک َدْ دُ ] (ع مص ) شتافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دوش جنبانیدن در رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). دوش جنبان راه رفتن . || سینه و پایین هر دو پستان برداشته راه رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دفع کردن از وراء چیزی و ساقط کردن . (از اقرب الموارد). || کاهلانه راه رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || رفتن اسب چنانکه گوئی گرانبار است . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فراهم آمدن خیل و برآمدن بعضی بر بعضی هنگام رفتن . || خرمن قرار دادن حصید. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.