کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَأْتِي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تَأْتِي
فرهنگ واژگان قرآن
بيايد
-
واژههای مشابه
-
تأتی
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ تّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آماده شدن ، حاصل گشتن کار، دست دادن ، فراهم آمدن . 2 - رفق و نرمی کردن .
-
تاتی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) راه رفتن به شیوة کودکان .
-
تاتی
لغتنامه دهخدا
تاتی . (اِ) تیره ای از شعبه ٔ جباره ٔ ایل عرب از ایلات خمسه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
-
تاتی
لغتنامه دهخدا
تاتی . (اِخ ) (در زبان اطفال ): تاتی کردن بمعنی راه رفتن در زبان کودکان است .
-
تاتی
لغتنامه دهخدا
تاتی . (ص نسبی ) منسوب به تات ، رجوع به تات شود.
-
تأتی
لغتنامه دهخدا
تأتی . [ ت َ ءَت ْ تی ] (ع مص ) آماده شدن و حاصل گشتن کار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). آماده شدن کار. (اقرب الموارد). || رفق و نرمی کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). نرمی کردن کسی برای کار. (اقرب الموارد)....
-
تاتی ،تاتی تاتی ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
راه رفتن کودک نو پا
-
زبان تاتی
لغتنامه دهخدا
زبان تاتی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از لهجه های ایرانی موجود در شبه جزیره ٔ آب شیرین . (مقدمه ٔ برهان قاطع بقلم دکتر معین ص 39). رجوع به «ایران » و «پارسی » شود.
-
طاهر تاتی
لغتنامه دهخدا
طاهر تاتی . [ هَِ رِ ] (اِخ ) وی الکن بود و بجای قاف و کاف ، تا میگفت ،و او یکی از ملازمان میرزا مهدی که معشوق میرنجات بود بشمار میرفت . از شرح گل کشتی . (غیاث ) (آنندراج ).
-
تَأْتِيَ بِـ
فرهنگ واژگان قرآن
بياوري - بياورد(مؤنث در جمله "تَأْتِي ﭐلسَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ")
-
جستوجو در متن
-
Tati
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاتی
-
toddle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک نو پا، کودک تازه براه افتاده، تاتی، تاتی کردن