تأتی . [ ت َ ءَت ْ تی ] (ع مص ) آماده شدن و حاصل گشتن کار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). آماده شدن کار. (اقرب الموارد). || رفق و نرمی کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). نرمی کردن کسی برای کار. (اقرب الموارد). || آمدن او را از جهتی که حاصل شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || از پیش رو آمدن کسی را برای احسان . (آنندراج ): جاءفلان یتأتی لمعروفک ؛ آمد فلان در حالتی که متعرض معروف و احسان تو بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آسان کردن راه آب را. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و در صحاح است که عامه گویند و اتیته ، به واو بجای همزه ، اتیت الماء تأتیة و تأتیاً؛ آسان کردم راه آب را. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.