کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنین فلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنین فلک
لغتنامه دهخدا
تنین فلک . [ ت ِن ْ نی ن ِ ف َ ل َ ] (اِخ ) یعنی رأس و ذنب . (فرهنگ رشیدی ). اشاره به عقده ٔ رأس و ذنب است که محل تقاطع فلک حامل قمر باشد با مایل . (برهان ) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). عقده ٔ رأس و ذنب .(شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از عقدتین رأ...
-
واژههای مشابه
-
Draco, Dra, Dragon
تِنّین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] هشتمین صورت فلکی بزرگ که به دور قطب شمال آسمان پیچیده است و بخشی از ستارههای آن از بین دب اکبر و دب اصغر میگذرد
-
تنين
دیکشنری عربی به فارسی
اژدها , منظومه دراکو , صداي وزوز(در اثر حرکت سريع) , حرکت کردن , پرواز کردن , غژغژ کردن
-
تنین معرکه
لغتنامه دهخدا
تنین معرکه . [ ت ِن ْ نی ن ِ م َ رَ ک َ / ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تنین هیجا. تنین غزا و امثال آن . کنایه از کمند و شمشیر ونیزه و مرد شجاع . (انجمن آرا). رجوع به تنین شود.
-
تنین البحر
لغتنامه دهخدا
تنین البحر. [ ت ِن ْ نی نُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) گونه ای ماهی استخوان دار،از تیره ٔ «آکانتوپتر»ها است که در سراسر اقیانوس اطلس یافت می شود. طول این حیوان متوسط است و گونه های مختلف آن بین 12 تا 40 سانتیمتر طول دارند. تاکنون چهار گونه از این ماهی شناخ...
-
تنین دم
لغتنامه دهخدا
تنین دم . [ ت ِن ْ نی دَ ] (ص مرکب ) مانند دَم تنین . اژدهادَم : تیر تو تنین دم شده ،زو درع زال از هم شده بل کوه قاف اخرم شده منقار عنقا ریخته . خاقانی .رجوع به تنین شود.
-
جستوجو در متن
-
اژدهای فلک
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ یِ فَ لَ) (اِمر.) تِنّین ، نام یکی از صورت های فلک شمالی .
-
اژدهای فلک
لغتنامه دهخدا
اژدهای فلک . [ اَ دَ ی ِ ف َ ل َ ] (اِخ ) شکلی است در فلک بصورت اژدها که آن عقدتین است و بعربی آنرا رأس و ذنب گویند و تنین را نیز گویند که صورتی از جمله ٔ چهل وهشت صورت فلکی است . (غیاث اللغات ) (رشیدی ) (برهان ). رأس و ذنب سر و دم تنین فلک است . (...
-
هشتنبر
لغتنامه دهخدا
هشتنبر. [ هََ تَم ْ ب َ ] (اِخ ) سپیدی خفی باشد در آسمان که تن آن در شش برج و دنب در برج هفتم است . و دنب آن را خمیدگی و تیرگی باشد. تنین فلک . اژدهای فلک . (از یادداشتهای مؤلف ).
-
رأس التنین
لغتنامه دهخدا
رأس التنین . [ رَءْ سُت ْ ت ِن ْ نی ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ) قسمتی از تنین که بمنزله ٔ سر او توهم شده و حاوی راقص و عوائد و رُبع میباشد. (از صور الکواکب ص 41). و رجوع به تنین و صورت تنین در صور الکواکب صص 41-42 شود.
-
اژدر
لغتنامه دهخدا
اژدر. [ اَ دَ / اِ دَ ] (اِ) مار بزرگ . (برهان ). مار بزرگ جثه . (غیاث اللغات ). اژدرها. اژدها. تنّین . ثعبان . (بحر الجواهر). بَرغَمان . بُرسان . در اساطیر قدیمه نام ماری بغایت عظیم که از دهان آن آتش بیرون میریخته است : وزین هفت سر اژدر عمرخواربپرهی...
-
رجم شیطان
لغتنامه دهخدا
رجم شیطان . [ رَ م ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجم شیاطین . رجم دیو. راندن شیطان . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نوعی از ستاره باشد شعله مانند که ملایک بدفع شیاطین از آسمان می اندازند و نزد حکما بخارات بورقی است که به کره ٔ ناری مشتعل می شود....
-
ثوابت
لغتنامه دهخدا
ثوابت . [ ث َ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثابتة . تمام ستارگان جز هفت ستاره ٔ سیاره . ستارگان آرمیده . ستارگان یابانی . ستارگان بیابانی . نجوم ثابته ، خلاف سیارات و از آن رو آنان را ثوابت گویند که حرکت آنان در نظر ما یا نامشهود و یا نسبت بسیارات نهایت بطی ٔ...