تنین فلک . [ ت ِن ْ نی ن ِ ف َ ل َ ] (اِخ ) یعنی رأس و ذنب . (فرهنگ رشیدی ). اشاره به عقده ٔ رأس و ذنب است که محل تقاطع فلک حامل قمر باشد با مایل . (برهان ) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). عقده ٔ رأس و ذنب .(شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از عقدتین رأس و ذنب است و آن از تقاطع فلک حامل و مایل قمر پدید آید. (انجمن آرا). || کنایه از دو شکل شجاع هر دو تواند بود. (انجمن آرا). || مجرّه را نیز گویند که کاهکشان باشد. (برهان ). کهکشان . (غیاث اللغات ). کاهکشان . (آنندراج ). رجوع به کهکشان و تنین شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.