کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنک دل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تنک دل
/tonokdel/
معنی
نازکدل؛ رقیقالقلب: ◻︎ تنکدل چو یاران به منزل رسند / نخسبد که واماندگان از پسند (سعدی۱: ۵۹).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنک دل
لغتنامه دهخدا
تنک دل . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ دِ ] (ص مرکب ) تنک حوصله . کنایه از کسی که اخفای مال و راز نتواند کرد. (آنندراج ). رقیق القلب . (از یادداشتهای محمد قزوینی ، از حاشیه ٔ برهان چ معین ). که دلی مهربان و نازک دارد. کم صبر و کم تحمل : گرنه تنک دل شده ای وین ...
-
تنک دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] tonokdel نازکدل؛ رقیقالقلب: ◻︎ تنکدل چو یاران به منزل رسند / نخسبد که واماندگان از پسند (سعدی۱: ۵۹).
-
واژههای مشابه
-
تُنُکِ
لهجه و گویش گنابادی
tonowke در گویش گنابادی یعنی شورت
-
تُنُکْ
لهجه و گویش گنابادی
tonok در گویش گنابادی یعنی پهن ، پهن کردن ، گستردن
-
تُنُک
لهجه و گویش بختیاری
tonok نازک، رقیق.
-
تُنُک
لهجه و گویش تهرانی
تنگ، ظریف، نازک، باریک، ضعیف،نان لواش ،کم پشت
-
depletion region
ناحیۀ تُنُک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← تُنُکلایه
-
minichromosome
فامتَنَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ساختار دانهتسبیحی ژنگان ویروس پس از ورود به هستۀ یاختۀ میزبان
-
garrigue/ garigue
تُنُکبیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوشش گیاهی بوتهای و کوتاه و کمتراکم و مدیترانهای که باقیماندۀ درختزارهای مدیترانهای یا خاربیشه است
-
thinning
تُنُکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع درختان نامرغوب جنگل برای ارتقای کیفیت آن متـ . تُنُک کردن
-
تُنُک کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← تُنُکسازی
-
depletion layer
تُنُکلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناحیهای در نیمرساناها که چگالی حاملهای اکثریتی در آن کمتر از چگالی موضعی دهنده و پذیرنده است متـ . لایۀ سدی barrier layer ناحیۀ تُنُک depletion region لایۀ بارفضایی space-charge layer
-
mist
تُنُکمِه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هواآبی قابلرؤیت و نزدیک به سطح زمین، حاصل تجمع قطرکهای بسیار ریز آب معلق در هوا
-
open forest
جنگل تُنُک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که پوشش درختی آن بین ده تا چهل درصد مساحت عرصه باشد