کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنقذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنقذ
لغتنامه دهخدا
تنقذ. [ ت َ ن َق ْ ق ُ ] (ع مص ) انقاذ. (زوزنی ). بِرهانیدن . (دهار). رهانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
تُنقِذُ
فرهنگ واژگان قرآن
نجات می دهی
-
واژههای همآوا
-
تنغض
لغتنامه دهخدا
تنغض .[ ت َ ن َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) جنبیدن و مضطرب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تنقض
لغتنامه دهخدا
تنقض . [ ت َ ن َق ْ ق ُ ] (ع مص ) قطره قطره چکیدن خون . || بانگ کردن استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آواز برآوردن بنا وقت شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکاف برداشتن غرفه و برآمدن آواز آن . ...
-
تُنقِذُ
فرهنگ واژگان قرآن
نجات می دهی
-
جستوجو در متن
-
انقاذ
لغتنامه دهخدا
انقاذ. [ اِ ] (ع مص ) یک سو گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || رهانیدن کسی را از کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رهانیدن کسی را از شر و جز آن . (ناظم الاطباء). رهانیدن و نجات دادن . (از اقرب الموارد). رهانیدن . (ترجمان القرآن جر...