کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تناؤش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تناؤش
لغتنامه دهخدا
تناؤش . [ ت َ ءُ ] (ع مص ) فراگرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تناول چیزی . (از اقرب الموارد). || سپس ماندن و دور شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واپس ایستادن و دور شدن . (آنندراج ). تأخر و تباعد. (اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
تناوش
لغتنامه دهخدا
تناوش . [ ت َ وُ ] (ع مص ) دست ناویدن . || فرا گرفتن چیزی را و باز گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گرفتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تناول چیزی . (از اقرب الموارد) : و قالوا امنا به و انی لهم التناوش من مکان بعید. (قرآ...
-
تَّنَاوُشُ
فرهنگ واژگان قرآن
تناول و گرفتن
-
جستوجو در متن
-
تنأش
لغتنامه دهخدا
تنأش . [ ت َ ءُ ] (ع مص ) تناوش . رجوع به همین کلمه شود.
-
تباوش
لغتنامه دهخدا
تباوش . [ ت َ وُ ] (معرب ، مص ) (از «ب وش ») با هم فراگرفتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تناوش . (قطر المحیط). با هم درآمیختن . (ناظم الاطباء).
-
متنائش
لغتنامه دهخدا
متنائش . [ م ُ ت َ ءِ ] (ع ص ) آن که سپس ماند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از عقب مانده و واپس مانده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تناؤش شود.
-
متناوش
لغتنامه دهخدا
متناوش . [ م ُ ت َ وِ ](ع ص ) آن که دست ناویده فرا گیرد چیزی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که دست خود را دراز میکند برای گرفتن چیزی . (ناظم الاطباء). رجوع به تناوش شود.