کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلبد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلبد
/talabbod/
معنی
سخت گردیدن زمین به باران.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلبد
لغتنامه دهخدا
تلبد. [ ت َ ل َب ْ ب ُ ] (ع مص ) درآمدن بعض پشم و مانند آن دربعضی و بهم چفسیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). برهم نشستن . (آنندراج ). || سینه بر زمین نهادن مرغ و لازم گرفتن جای را (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (ا...
-
تلبد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] talabbod سخت گردیدن زمین به باران.
-
جستوجو در متن
-
متلبد
لغتنامه دهخدا
متلبد. [ م ُ ت َ ل َب ْ ب ِ ] (ع ص ) موی که درآید و درچسبد بعض آن در بعض . شعر متلبد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پشم و یا موی مالیده شده و درهم و برهم چسبیده . یقول ، شعر متلبد. (ناظم الاطباء). موی چون نمد شده . (یادداشت به خط مر...
-
تکبب
لغتنامه دهخدا
تکبب . [ ت َ ک َب ْ ب ُ ] (ع مص ) برافتادن شتران از بیماری یا از لاغری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ترنجیده و منقبض گردیدن مرد از بیماری یا سردی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیچیدن در جامه ٔ خود. (از اقرب الموارد). || ...
-
برنهادن
لغتنامه دهخدا
برنهادن . [ ب َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) (از: پیشوند بر +مصدر نهادن ) بالا نهادن . (آنندراج ). قرار دادن روی چیزی . نصب کردن روی چیزی . گذاشتن . نهادن : از بناگوش لعلگون گوئی برنهاده ست آلغونه به سیم . شهید.همه برنهادند سر بر زمین همه شاه را خواندن...