تکبب . [ ت َ ک َب ْ ب ُ ] (ع مص ) برافتادن شتران از بیماری یا از لاغری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ترنجیده و منقبض گردیدن مرد از بیماری یا سردی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیچیدن در جامه ٔ خود. (از اقرب الموارد). || برهم نشستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). بسته شدن ریگ و تو بر تونشستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تلبدریگ و شجر. (از اقرب الموارد). رجوع به تلبد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.