کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفقئة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفقئة
لغتنامه دهخدا
تفقئة. [ ت َ ق ِ ءَ ](ع مص ) برکندن و شکستن چشم و آبله و مانند آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || شکافتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || چشم کور کردن . (تاج المصادر بیهقی ). کور ساختن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به ...
-
جستوجو در متن
-
تفقو
لغتنامه دهخدا
تفقؤ. [ ت َ ف َق ْ ق ُءْ ] (ع مص ) کور گردیدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برکندن و شکسته شدن چشم و آبله و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مطاوع تفقئة است . (از اقرب الموارد). رجوع به تفقئة شود. || شکافته شدن . (زو...