کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضمین کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تضمین کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مستند الصرف
-
واژههای مشابه
-
تضمين
دیکشنری عربی به فارسی
دلا لت ضمني , توارد ذهني , معني , تجسم , در برداري , تضمين , درج
-
تضمین کردن
واژگان مترادف و متضاد
ضمانت کردن، تعهد کردن، پذرفتاری کردن، پایندانی کردن
-
quality assurance, QA
تضمین کیفیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مجموعه فرایندهایی که کیفیت دارو را ضمانت میکند
-
تضمین مزدوج
لغتنامه دهخدا
تضمین مزدوج . [ ت َ ن ِ م ُ دَ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) این صنعت چنان بود که دبیر یا شاعر بعد از آن که حدود اسجاع و قوافی نگاه داشته باشد و شرایط آن بجای آورده ، در اثنای ابیات دو لفظ مزدوج یا بیشتر بکار بندد. مثال از قرآن : و جئتک من سَبَاء بنَب...
-
تضمین کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشهد , اضمن , تفويض
-
جستوجو در متن
-
imponent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضمین کننده
-
ensurer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضمین کننده
-
arrangeable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضمین کننده
-
assuror
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضمین کننده، بیمه کنندهء عمر، اطمینان دهنده، مطمئن سازنده
-
مستند الصرف
دیکشنری عربی به فارسی
سند , مدرک , دستاويز , ضامن , گواه , شاهد , تضمين کننده , شهادت دادن
-
vouchers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوپن ها، سند، گواه، هزینه، سند خرج، مدرک، دستاویز، ضامن، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن
-
voucher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوپن، سند، گواه، هزینه، سند خرج، مدرک، دستاویز، ضامن، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن