کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسنن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تسنن
/tasannon/
معنی
۱. قبول سنت و طریقه کردن؛ پیرو سنت بودن.
۲. نام عمومی مذاهب عمدۀ اسلامی که پیروانشان خود را پیرو سنت پیامبر اسلام و خلفای راشدین میدانند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اهل سنت، سنی ≠ شیعی، شیعه
۲. مذهب اهل سنت ≠ تشیع
دیکشنری
Sunnism
-
جستوجوی دقیق
-
تسنن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهل سنت، سنی ≠ شیعی، شیعه ۲. مذهب اهل سنت ≠ تشیع
-
تسنن
فرهنگ فارسی معین
(تَ سَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پیرو سنت بودن . 2 - عقیدة کسانی که پس از پیامبر، ابوبکر را خلیفه می دانند.
-
تسنن
لغتنامه دهخدا
تسنن . [ ت َ س َن ْ ن ُ ] (ع مص ) متغیر شدن . || به راهی درشدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). گذشتن از عَدوه . (از متن اللغة). || عمل کردن به سنت . (از المنجد). || مذهب اهل سنت را در اختیار کردن . (از متن اللغة). سنی گری ، سنی شدن . م...
-
تسنن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tasannon ۱. قبول سنت و طریقه کردن؛ پیرو سنت بودن.۲. نام عمومی مذاهب عمدۀ اسلامی که پیروانشان خود را پیرو سنت پیامبر اسلام و خلفای راشدین میدانند.
-
واژههای مشابه
-
اهل تسنن
لغتنامه دهخدا
اهل تسنن . [ اَ ل ِ ت َ س َن ْ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیرو سنت . آنکه مذهب تسنن دارد. مقابل شیعه .
-
جستوجو در متن
-
sunnism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوء ظن، سنی گری، مذهب تسنن
-
حنفی
فرهنگ فارسی معین
(حَ نَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به ابوحنیفه ، یکی از چهار مذهب اهل تسنن .
-
چهارمذهب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ‹چارمذهب› ča(ā)hārmazhab چهارآیین؛ چهارمذهب اهل تسنن، که عبارت است از حنفی، مالکی، شافعی، و حنبلی.
-
انکاس
واژهنامه آزاد
ماهی مرکب- این ماهی جهت طبخ استفاده می شود و در میان اهل تسنن استان هرمزگان غذای بسیار رایجی است.
-
سنت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب ۲. راه، روش، سیره ۳. ختنه، ختنهسوران ۴. تسنن، سنی ≠ شیعه
-
راشدین
واژهنامه آزاد
اهل تسنن اهل بکریه وعمریه به چهار خلیفه ی بعد پیامبر خلفای راشدین گویند وبه معنی ملکها وپادشاهان وانسانهای باعزت وسرافراز
-
هارون آبادی
لغتنامه دهخدا
هارون آبادی . (اِخ ) تیره ای در حدود 600 خانوار از طایفه ٔ کلهر از ایلات کرد که به تربیت اغنام و احشام میپردازند و پیرو مذهب علی اللهی و تسنن هستند. (جغرافیایی سیاسی کیهان ص 61). رجوع به ایل کلهر شود.
-
چارمذهب
لغتنامه دهخدا
چارمذهب . [ م َ هََ ] (اِخ ) کنایه از حنفی ̍، شافعی ، مالکی و حنبلی . (آنندراج ) (غیاث ). چهارمذهب . چارمذهب اهل تسنن ،مذهب حنفی ، مذهب شافعی ، مذهب حنبلی و مذهب مالکی .