کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترقیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترقیح
/tarqih/
معنی
۱. اصلاح کردن مال.
۲. اصلاح معیشت.
۳. تیمار داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترقیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) اصلاح کردن ، نیکو گردانیدن .
-
ترقیح
لغتنامه دهخدا
ترقیح . [ ت َ ] (ع مص ) اصلاح کردن مال را، یقال : فلان یرقح ماله و عیشه ؛ ای یصلحه . (از اقرب الموارد). نیکویی سیاست و تیمار داشتن شتران را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). به اصلاح آوردن معیشت . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عا...
-
ترقیح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tarqih ۱. اصلاح کردن مال.۲. اصلاح معیشت.۳. تیمار داشتن.
-
جستوجو در متن
-
ترقیع
لغتنامه دهخدا
ترقیع. [ ت َ ] (ع مص ) پاره در جامه دادن . (زوزنی ). درپی نهادن جامه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). و منه و یقال : رقع دنیاه بآخرته . (اقرب الموارد). پینه زدن جامه را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || جاهای گ...
-
اصلاح
لغتنامه دهخدا
اصلاح . [ اِ ] (ع مص ) راست کردن عصا و چوب را به آتش . (منتهی الارب ). || بصلاح آوردن . (زوزنی ). بصلاح آوردن و نیکو کردن . (آنندراج ). نیکو کردن .(منتهی الارب ). با صلاح آوردن . (مؤید الفضلا) (ناظم الاطباء) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13). لَم ّ. (تاج...