کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترخم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترخم
لغتنامه دهخدا
ترخم . [ ت َ خ ُ / ت ُ خ َ ] (اِخ ) وادیی است به یمن . (معجم البلدان ). || قبیله ایست از حِمْیَر. (منتهی الارب ). ترخم بالضم ، قبیله ای است از حمیر. و حافظ گوید بطنی است از یحصب . ابن سمعانی آنرا بفتح تا و ضم خا ضبط کرده است . اعشی راست : عجبت لاَّل ...
-
ترخم
لغتنامه دهخدا
ترخم . [ ت ُ خ ُ / ت ُ خ َ / ت َ خ ُ] (ع اِ) یقال ماادری ای ترخم هو؛ یعنی نمی دانم که کدام کس است آن . (منتهی الارب ). رجوع به ترخمة شود.
-
جستوجو در متن
-
یرخوم
لغتنامه دهخدا
یرخوم . [ ی َ ] (ع اِ) یرخم . ترخم .کرکس نر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
ترخمة
لغتنامه دهخدا
ترخمة. [ ت َ خ ُ م َ / ت ُ خ َ م َ / ت ُ خ ُ م َ ] (ع اِ) ماادری ای ترخمة هو؛ یعنی نمی دانم که کدام کس است آن . (منتهی الارب ). رجوع به ترخم شود.