کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحمیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحمیم
لغتنامه دهخدا
تحمیم . [ ت َ ] (ع مص ) تحمیم ماء؛ گرم کردن آب را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || سیاه کردن روی کسی به انگشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سیاه کردن روی کسی به زغال . (اقرب الموارد) (قطر المحیط)...
-
واژههای همآوا
-
تهمیم
لغتنامه دهخدا
تهمیم . [ ت َ ] (ع اِ) باران سست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).