کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبیین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تبیین
/tabyin/
معنی
۱. توضیح؛ تفسیر.
۲. آشکار ساختن.
۳. [قدیمی] بیان کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اظهار، بیان، تاویل، تعبیر، تعریف، توجیه، توصیف، توضیح، وصف
فعل
بن گذشته: تبیین ساخت
بن حال: تبیین ساز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبیین
واژگان مترادف و متضاد
اظهار، بیان، تاویل، تعبیر، تعریف، توجیه، توصیف، توضیح، وصف
-
explanation
تبیین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شرحی برای یک پدیده یا رویداد برحسب شرایط علّی آن
-
تبیین
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بیان کردن . 2 - روشن کردن ، توضیح .
-
تبیین
لغتنامه دهخدا
تبیین . [ ت َب ْ ] (ع مص ) هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیدا شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). پیدا و آشکار شدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و منه ُ فی المثل : و قد بین الصبح لذی عینین . (اقرب الموارد...
-
تبیین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tabyin ۱. توضیح؛ تفسیر.۲. آشکار ساختن.۳. [قدیمی] بیان کردن.
-
واژههای مشابه
-
explanatory style
سبک تبیین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شیوۀ خاص هر فرد برای تبیین وقایع
-
تبیین كردن
دیکشنری فارسی به عربی
استعراض
-
جستوجو در متن
-
dispositional attribution
اِسناد گرایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تبیین هرگونه رفتاری که ناشی از عوامل روانشناختیِ زیربنایی است
-
context analysis
تحلیل بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بررسی و تبیین شرایط و عوامل تأثیرگذار بر یک پدیده
-
theory of political obligation
نظریۀ التزام سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای در تبیین حدود و ثغور تبعیت شخص ازلحاظ اخلاقی از دولت یا حکومت
-
cognitive developmental theory
نظریۀ تحولِ شناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای که به تبیین سازوکارهای زیربنایی رشد و بالندگی تفکر میپردازد
-
transmission-line theory
نظریۀ خط انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] مجموعۀ نظریههای الکتریکی و الکترومغناطیسی برای تبیین پدیدهها و ویژگیها و اغتشاشات خط انتقال
-
helplessness theory
نظریۀ درماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای برای تبیین تأثیر درماندگی آموخته بر پیدایش افسردگی یا استعدادِ ابتلا به آن