کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تامیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تامیل
/ta'mil/
معنی
۱. امیدوار ساختن.
۲. آرزومند کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تامیل
لغتنامه دهخدا
تامیل . (اِخ ) شعبه ای از نژاد دراویدی هند که در جنوب هند و شمال سراندیب اقامت دارند. || قدیمترین و مترقی ترین و معروفترین السنه ٔ دراویدی (هند). رجوع به وبستر و کتاب کرد رشید یاسمی ص 46 شود.
-
تامیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'mil ۱. امیدوار ساختن.۲. آرزومند کردن.
-
واژههای مشابه
-
تأمیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) امیدوار ساختن ، آرزومند کردن .
-
تأمیل
لغتنامه دهخدا
تأمیل . [ ت َءْ ] (ع مص ) بیوسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). امید داشتن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (زوزنی ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). || بیوس افکندن کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). به امید افکندن کسی را. (زوزنی ). امید دادن .(زوزنی...
-
شورشیان تامیل
دیکشنری فارسی به عربی
ثوارتاميل
-
واژههای همآوا
-
تأمیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) امیدوار ساختن ، آرزومند کردن .
-
تعمیل
لغتنامه دهخدا
تعمیل . [ ت َ ] (ع مص ) مزد کارکن دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مزد کاری دادن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || امارت دادن کسی را و مستولی گردانیدن بر قومی . یقال : عمل فلان علیهم (مجهولاً). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب ...
-
جستوجو در متن
-
tymbals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامیل ها
-
tamale
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامیل
-
tamilic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامیل
-
ثوارتاميل
دیکشنری عربی به فارسی
شورشيان تاميل
-
Tamil Eelam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامیل ایلام