کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاج الاسلام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاج الاسلام
لغتنامه دهخدا
تاج الاسلام . [ جُل ْ اِ ] (اِخ ) احمدبن عبدالعزیزبن مازه قزوینی در تعلیقات لباب الالباب ج 1 ص 334 نوشته اند: «برادراحمد تاج الاسلام احمدبن عبدالعزیز مازه (برهان الدین عبدالعزیز) که گورخان بعد از کشتن برادرش صدرشهید حسام الدین عمر، وی را مستشار و ناظ...
-
تاج الاسلام
لغتنامه دهخدا
تاج الاسلام . [ جُل ْ اِ ] (اِخ ) حسین نصربن احمدمعروف به ابن خمیس موصلی شافعی . مناقب الابرار و محاسن الاخیار از اوست : جلال همایی در غزالی نامه ص 521 درذیل شاگردان امام محمد غزالی نام ویرا چنین آورد:5- تاج الاسلام ابن خمیس . ابوعبداﷲ حسین بن نصر مو...
-
تاج الاسلام
لغتنامه دهخدا
تاج الاسلام . [ جُل ْ اِ ] (اِخ )(الامام ...) الخدابادی البخاری از محدثین است و کتاب حدیثی بنام اربعین دارد که در حدیث چهارم درباره ٔ اسلام آوردن حضرت علی (ع ) پیش از بلوغ احادیث و اشعاری نقل کرده است . صاحب حبیب السیر در ذیل اخبار و احادیثی که دلالت...
-
تاج الاسلام
لغتنامه دهخدا
تاج الاسلام .[ جُل ْ اِ ] (اِخ ) رجوع به سلیمان بن داود... شود.
-
تاج الاسلام
لغتنامه دهخدا
تاج الاسلام .[ جُل ْ اِ ] (اِخ ) سمعانی مروزی عبدالکریم بن ابی بکرمحمد. رجوع به ابوسعد عبدالکریم بن ابی بکر... شود.
-
واژههای مشابه
-
تاج و نیم تاج
لغتنامه دهخدا
تاج و نیم تاج . [ ج ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به «تاج » و «نیم تاج » شود.
-
تاج خروس،تاج خروسی
لهجه و گویش تهرانی
گل زینتی سرخ رنگ شبیه تاج خروس
-
گرگ تاج
لغتنامه دهخدا
گرگ تاج . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از چهاردانگه تابع هزار جریب . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 166).
-
tripping palm, canting piece
لبۀ تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قطعۀ برآمده و متصل به تاج یا سر لنگر در لنگرهای بیشانه
-
تاجالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: tājoddin) (عربی) تاجِ دین ؛ (به مجاز) مورد افتخار برای دین ؛ (در اعلام) نام پادشاهی از اتابکان لرستان.
-
crown diameter, crown width
قطر تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین بزرگترین و کوچکترین قطرهای تاج زنده
-
نیم تاج
لغتنامه دهخدا
نیم تاج . (اِ مرکب ) نوعی از آرایش که به سر عروس می گذارند.(ناظم الاطباء). تاج کوچک مرصع به جواهر. جقه . تاجی که از دیبا بافند و به جواهر مرصع سازند. (از غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از فرهنگ فارسی معین ) : جامه ای دارد ز لعل و نیم تاجی از حباب عقل و دا...
-
crown density, canopy density
تراکم تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میزان فشردگی شاخ و برگ تاج درخت یا درختچه
-
corona
تاج 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بیرونیترین لایۀ جوّ خورشید یا هر ستارۀ دیگر که دمای بسیار زیاد و چگالی کمی دارد