تاج الاسلام . [ جُل ْ اِ ] (اِخ ) احمدبن عبدالعزیزبن مازه قزوینی در تعلیقات لباب الالباب ج 1 ص 334 نوشته اند: «برادراحمد تاج الاسلام احمدبن عبدالعزیز مازه (برهان الدین عبدالعزیز) که گورخان بعد از کشتن برادرش صدرشهید حسام الدین عمر، وی را مستشار و ناظر بر البتکین حاکم بخارا فرمود تا هر کاری که البتکین کند باشارت و رای تاج الاسلام باشد. (به نقل از چهار مقاله ترجمه پرفسوربرون ص 39). اما در چهار مقاله آمده : گورخان خطایی بدرسمرقند با سلطان عالم سنجربن ملکشاه مصاف کرد و لشکر اسلام را چنان چشم زخمی افتاد که نتوان گفت و ماوراء النهر او را مسلم شد بعد از کشتن امام مشرق حسام الدین اناراﷲ برهانه و وسع علیه رضوانه ، پس گورخان بخارا را به اتمتگین داد پسر امیر بیابانی ؟ برادر زاده ٔ خوارزمشاه اتسز و در وقت بازگشتن او را به خواجه امام تاج الاسلام احمدبن عبدالعزیز سپرد که امام بخارا بود و پسر برهان ، تا هر چه کند با اشارت او کند و بی امر او هیچ کاری نکند و هیچ حرکت بی حضور او نکند و گورخان بازگشت و به برسخان باز رفت و عدل او را اندازه ای نبود و نفاذ امر اورا حدی نه و الحق حقیقت پادشاهی از این دو بیش نیست اتمتکین چون میدان تنها یافت دست به ظلم برد و از بخارا استخراج کردن گرفت بخاریان تنی چند به وفد سوی برسخان رفتند و تظلم کردند. گورخان چون بشنید نامه ای نوشت سوی اتمتکین بر طریق اهل اسلام «بسم اﷲ الرحمن الرحیم » اتمتکین بداند که میان ما اگرچه مسافت دور است رضا و سخط ما بدو نزدیک است . اتمتکین آن کند که احمد فرماید و احمد آن فرماید که محمد فرموده است والسلام ...» (چهار مقاله قزوینی - معین چ 2 ص 37 و 38). رجوع به احمدبن عبدالعزیز مازه در همین لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.