کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حاجی بیگ
لغتنامه دهخدا
حاجی بیگ . [ ب َ ](اِخ ) (امیر...) پسر امیر حسن بن امیر چوپان و پسر عم شیخ حسن کوچک است . حافظ ابرو در ذیل جامعالتواریخ آرد: «دو پسر دیگر از آن امیر حسن حاجی بیگ و غوج حسین یکی را شیخ حسن کوچک که پسر عمش بود زهر داد و غوج حسین را سلیمان خان بقتل آورد...
-
بیگ بنگ
واژهنامه آزاد
مِه بانگ.
-
عیسی بیگ لو
لغتنامه دهخدا
عیسی بیگ لو. [ سا ب َ ] (اِخ ) تیره ای است از ایل بهارلو، از ایلات خمسه ٔ فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
-
گلوجه حسن بیگ
لغتنامه دهخدا
گلوجه حسن بیگ . [ گ ُ ج َ ح َ س َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز، واقع در 35هزارگزی شمال باختری سراسکند و 15هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز و میانه . هوای آن معتدل و دارای 461 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و ح...
-
کلاته محمدحسن بیگ
لغتنامه دهخدا
کلاته محمدحسن بیگ . [ک َت ِ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع است و 105 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کانی حسین بیگ
لغتنامه دهخدا
کانی حسین بیگ . [ ح ُ س ِ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زرآب شهرستان سنندج . واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری زرآب و سه هزارگزی سرخه قوت . ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر و دارای 75 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود ومحصولاتش غلات ، لبنیات است و...
-
نوروزعلی بیگ لو
لغتنامه دهخدا
نوروزعلی بیگ لو. [ ن َ ع َ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از ایلات اطراف اجارود آذربایجان است که در سبلان مسکن دارد. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 107 شود.
-
علامه چلبی بیگ
لغتنامه دهخدا
علامه چلبی بیگ . [ ع َل ْ لا م َ چ َ ل َ بی ب َ ] (اِخ ) پسر میرزاعلی بیگ و از اهالی تبریز بوده که در ایام جوانی برای تحصیل به شیراز رفت و مدتی در حوزه ٔ درس ملا میرزاجان (متوفی در سال 994 یا 998 هَ . ق .) حاضر شد. عاقبت بجهت تهمت شرب خمر به قزوین رف...
-
چاکر بیگ کولابی
لغتنامه دهخدا
چاکر بیگ کولابی . [ ک َ ب َ گ ِ ] (اِخ ) مردی از اهالی «کولاب » (ولایتی در افغانستان ) که در سال 957 هَ . ق . با «میرزا کامران » (شاهزاده ای از سلسله ٔ شاهان افغانی ) از در مخالفت درآمد ومیرزا عسکری نامی را که میرزا کامران به جنگ وی فرستاده بود شکست ...
-
جانی بیگ سلطان
لغتنامه دهخدا
جانی بیگ سلطان . [ب َ س ُ ] (اِخ ) فرمانروای ایالت قصبات کرمنیه و توابع از امرای ازبک میباشد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 519). و رجوع بکتاب فوق ص 525، 528، 532، 539 شود.
-
جانی بیگ گرای اول
لغتنامه دهخدا
جانی بیگ گرای اول . [ ب َ گ ِ ی ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پنجمین خان از خانان قرم (کریمه ) که از 882 تا 883 هَ .ق . حکومت میکرد. (از ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول صص 207 - 209).
-
جانی بیگ گرای ثانی
لغتنامه دهخدا
جانی بیگ گرای ثانی . [ ب َ گ ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن مبارک . از سلسله ٔخانان قرم وی از 1019 تا 1032 م . حکومت میکرد او رابسال 1032 م . به رود سن تبعید کردند. (از معجم الانساب ص 367 و ترجمه ٔ طبقات سلاطین لین پول صص 207 - 210).
-
جانی بیگ گرجی
لغتنامه دهخدا
جانی بیگ گرجی . [ب َ گ ِ گ ُ ] (اِخ ) خوندمیر چنین آرد: آنگاه صاحب قران جمجاه (امیرتیمورگورگان ) بجانب دره جانی بیگ گرجی (گرجستان ) شتافته ، جانی بیگ از خوف جان التجا به آستان دولت آشیان نمود. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 486).
-
حسین آباد میر بیگ
لغتنامه دهخدا
حسین آباد میر بیگ . [ ح ُس ِ دِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میر بیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 43هزارگزی جنوب باختری نورآباد و 37هزارگزی باختر راه خرم آباد به کرمانشاه . ناحیه ای است واقع در جلگه ولی سردسیر مالاریایی . دارای 240 تن سکنه م...
-
دلی ذال بیگ
لغتنامه دهخدا
دلی ذال بیگ . [ دِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد با 210تن سکنه . واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری خرم آباد به بروجرد. آب آن از چشمه ها تأمین می شود و راه آن مالرو است . ساکنان این ده از طایفه ٔ رک هستند و زمستانها به...