کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بندگی و عبودیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بندگی و عبودیت
فرهنگ گنجواژه
بندگی.
-
واژههای مشابه
-
بندگی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرستش کردن، عبادت کردن ۲. اطاعت کردن، انقیاد ورزیدن ۳. خدمت کردن، خدمتگزاری کردن ≠ خیانت کردن ۴. نوکری کردن ≠ آقایی کردن ۵. نوکر بودن ≠ ارباب بودن
-
طوق بندگى
دیکشنری فارسی به عربی
ربقة العبودية
-
به بندگى كشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
استعباد
-
جستوجو در متن
-
عبودیت
لغتنامه دهخدا
عبودیت . [ ع ُ دی ی َ ] (ع اِمص ) عبودیة. بندگی کردن . (غیاث اللغات ) (المنجد) : و دلهای خواص و عوام بر طاعت و عبودیت بیارامید. (کلیله ص 377).از ثری تا به ثریا به عبودیت اوهمه در ذکر مناجات و قیام اند و قعود.سعدی .
-
عبودیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عبودیَّة] 'obudiyyat ۱. بندگی کردن؛ پرستش کردن.۲. [مجاز] چاکری و خدمتگزاری کردن؛ خدمت.
-
رقیت
لغتنامه دهخدا
رقیت . [ رِق ْ قی ی َ ] (از ع ، اِمص ) بندگی و غلامی و عبودیت . (ناظم الاطباء). بندگی کردن و غلامی نمودن . (غیاث اللغات ). بندگی . غلامی . عبودیت . در عربی بدین معنی رِق ّ آمده است . (فرهنگ فارسی معین ) : کیست مولی آنکه آزادت کندبند رقیت ز پایت برکند...
-
مملوکیت
لغتنامه دهخدا
مملوکیت . [ م َ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) عبودیت و بندگی و غلامی و گرفتاری و اسیری و محبوسی . (ناظم الاطباء): قنانة و قنونة، مملوکیت و بندگی . (منتهی الارب ).
-
مملوکی
لغتنامه دهخدا
مملوکی . [ م َ ] (حامص ) عبودیت . بندگی . بنده وار بودن : چون عاشقی و معشوقی بمیان آمد مالکی و مملوکی برخاست . (گلستان ).
-
ملوکة
لغتنامه دهخدا
ملوکة. [ م ُ ک َ ] (ع اِمص ) ملک . (منتهی الارب ). تملک و تصرف . ملکیت . (از ناظم الاطباء). مِلک . گویند: اقر بالملوکة؛ ای بالملک . (از اقرب الموارد). || بندگی . عبودیت . (از ناظم الاطباء).
-
عبودیة
لغتنامه دهخدا
عبودیة.[ ع ُ دی ی َ ] (ع اِمص ) پرستش و بندگی . (منتهی الارب ). عبودة. (اقرب الموارد). رجوع به عبودت و عبودیت شود. || در اصطلاح عرفا وفاء به عهود و حفظ حدود و رضای بموجود و صبر بر مفقود است . (تعریفات ).
-
عبودة
لغتنامه دهخدا
عبودة. [ ع ُ دَ ] (ع اِمص ) پرستش . بندگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خدمت . || طاعت . || خضوع و ذلت . || التزام به شریعت . یکی خواندن او را به زبان . (اقرب الموارد). || در اصطلاح عرفا کسی که خدای خود را در مقام عبودیت مشاهده کند. (تعریفات )....
-
ایلی
لغتنامه دهخدا
ایلی . (ص نسبی ) منسوب به ایل که نام طایفه و محلی است .(الانساب سمعانی ). || (حامص ) طاعت و فرمانبرداری . (آنندراج ). بندگی . اطاعت . فرمانبرداری . (فرهنگ فارسی معین ). بندگی و عبودیت و تسلیم و اطاعت و فروتنی . (ناظم الاطباء) : ایلی خواستن امراء بزرگ...